درور بر شما -- خوش آمدید
وضعیت حقوق بشر در ایران ار وخامت هم گذشته است به طوری که
بصورت آشکارا به حریم افراد تجاوز میشود و یا بدون هیچ دلیل قانونی برای
افراد پرونده سازی میشود"البته باید گفت که در رژیم سفاک
اسلامی(اشغالگرایران), نقض حقوق بشر با پیروی از قوانین ننگین اسلامی قانون
است که بطور کاملا محسوس توسط حکومت جنایتکار اسلامی و مزدورانش انجام
میپذیرد و آزار و شکنجه آزادیخواهان میهن پرست به اوج خود رسیده است . این
خود دلیلی محکم بر ترس جانکاه حکومتیان خونخوار و نشانگر زوال حکومت
ضحاک(جمهوری اسلامی)در ایران زمین است,بخواهیم باور کنیم یا نکنیم شمارش
معکوس برای سرنگونی رژیم جهل اسلامی دیکتاتوری آغاز شده و باید گفت که اگر
با زور اسلحه برای مدتی نچندان زیاد بتوانند گلوی آزادیخواهان رابفشارند
ولی حرکت زمان را که همان نبض میهن پرستان ایرانزمین است را نمیتوانند
متوقف کند .
بصورت آشکارا به حریم افراد تجاوز میشود و یا بدون هیچ دلیل قانونی برای
افراد پرونده سازی میشود"البته باید گفت که در رژیم سفاک
اسلامی(اشغالگرایران), نقض حقوق بشر با پیروی از قوانین ننگین اسلامی قانون
است که بطور کاملا محسوس توسط حکومت جنایتکار اسلامی و مزدورانش انجام
میپذیرد و آزار و شکنجه آزادیخواهان میهن پرست به اوج خود رسیده است . این
خود دلیلی محکم بر ترس جانکاه حکومتیان خونخوار و نشانگر زوال حکومت
ضحاک(جمهوری اسلامی)در ایران زمین است,بخواهیم باور کنیم یا نکنیم شمارش
معکوس برای سرنگونی رژیم جهل اسلامی دیکتاتوری آغاز شده و باید گفت که اگر
با زور اسلحه برای مدتی نچندان زیاد بتوانند گلوی آزادیخواهان رابفشارند
ولی حرکت زمان را که همان نبض میهن پرستان ایرانزمین است را نمیتوانند
متوقف کند .
جاوید ایران و ایرانی میهن پرست.
نابود باد حکومت جهل اسلامی .
=======================================
زرتشت بیا که با تو امید آید ** در شب صدای پای خورشید آید ** تاریخ اگر دوباره تکرار شود ** کعبه به طواف تخت جمشید آید **
=======================================
درود بر شما , خوش آمدید , این وبلاگ در جهت مبارزه با حکومت فاسد و دیکتاتوری جمهوری اسلامی که با خونریزی و دروغگویی ایران را به اشغال خود در آورده طراحی شده است .
------------------------
==========================================
The first address of my face book which was blocked and Hacked by nasty Islamic regime was:
http://www.facebook.com/cyrus.parsi.31
==========================
the new address Of My face book is :
https://www.facebook.com/Cyrus.Parsi2
Please add my new address in your face book.
-------------------
My Web-blogs are :
http://Human-rights-Iran.blogspot.com
http://www.facebook.com/cyrus.parsi.31
==========================
the new address Of My face book is :
https://www.facebook.com/Cyrus.Parsi2
Please add my new address in your face book.
-------------------
My Web-blogs are :
http://Human-rights-Iran.blogspot.com
Thank you so so much
Yours sincerely
Cyrus Parsi .
-----------------------------------------------------------------
لطفا جهت خواندن و دیدن تمامی مطالب و عکسهای موجود در این سایت به قسمتهای " آرشیو پستها " , " صفحات" و "کتابها و مطالب دیدنی و خواندنی" مراجعه فرمایید .
در ضمن تمامی پیامهای شما عزیزان (Comments) در این وبلاگ منتشر میشود .
======================================
به اصل با شکوه خویش بازگردیم .
Face Book : https://www.facebook.com/zartoshtpage
http://www.childrenofzoroaster.org
Download Avesta(Pdf
چنبش فرزندان زرتشت
======================================
Download Avesta(Pdf
چنبش فرزندان زرتشت
======================================
وطن امروز اسير دو سه تن بي وطن است
انهدام وطن از نکبت اين چند تن است
اين يکی لاشخور و آن دگری جغد سياه
اين يکی مرده خور و آن دگری گورکن است
آن شده پيشنماز چمن دانشگاه
واقعاً، قصه او قصه خر در چمن است
عطشِ قاضی اسلام بنازم که چنين
تشنه خون جوان و بچه و مرد و زن است
حاکم شرع به حيوان عجيبی مانَد:
که دُمش گاو و تنش خوک و سرش کرگدن است
هيأت حاکم ما هيئتِ خيرات خور است
هيأت دولت ما، دسته زنجيرزن است
روزگاری که وطن دست کفن دزدان است
عجبی نيست اگر مرده ما بی کفن است
==========================انهدام وطن از نکبت اين چند تن است
اين يکی لاشخور و آن دگری جغد سياه
اين يکی مرده خور و آن دگری گورکن است
آن شده پيشنماز چمن دانشگاه
واقعاً، قصه او قصه خر در چمن است
عطشِ قاضی اسلام بنازم که چنين
تشنه خون جوان و بچه و مرد و زن است
حاکم شرع به حيوان عجيبی مانَد:
که دُمش گاو و تنش خوک و سرش کرگدن است
هيأت حاکم ما هيئتِ خيرات خور است
هيأت دولت ما، دسته زنجيرزن است
روزگاری که وطن دست کفن دزدان است
عجبی نيست اگر مرده ما بی کفن است
پیروز و سربلند باشید (مدیر وبلاگ , کوروش پارسی )
۱۳۹۳ خرداد ۱۶, جمعه
۱۳۹۳ خرداد ۱۴, چهارشنبه
چرا جمهوری اسلامی از شادی کردن مردم هراس دارد؟
چرا جمهوری اسلامی از شادی کردن مردم هراس دارد؟
احمد هاشمی :
احمد هاشمی :
جمهوری اسلامی نشان داده حتی حاضر است پس از صرف ميلياردها دلار بر روی
پروژه ناشفاف هستهایاش، اين به اصطلاح حق مسلم ملت ايران را به قربانگاه
مصلحت ببرد ولی کوچکترين اغماضی در آزادی پوشش، رقص و شادی را روی
برنمیتابد و آن را مخل امنيت ملی و اخلاق عمومی بهشمار میآورد
چندی پيش، صدا و سيمای جمهوری اسلامی، گزارش تصويری کوتاهی از بازداشت شش تن از رقصنده های ايرانی که موزيک ويدئوی مشهور «هپی/ شاد» از فارل ويليامز را بازسازی کرده بودند پخش نمود. «شاد» مقامات ايران را خوشحال نکرد چراکه فارغ از اعترافات اخذ شده و متداول "صداوسيمايی" در اين ويديو، افراد بازداشت شده از نظر حاکميت، سه گناه نابخشودنی را بطور همزمان مرتکب شده بودند: بدحجابی، رقص و شادی.
قلمرو شادی، قلمرو سوگ
دستگيری افراد رقصنده، بار ديگر يکی از تهديدات و چالش های اساسی را که جمهوری اسلامی متوجه خود می داند برجسته کرد. اين تهديد چيزی نيست جز فراگير شدن روحيه شادی و نشاط که حاکميت آن را پاشنه آشيل خود بشمار می آورد.
کارگزاران نظام در قلمرو سوگواری بطور بی چون و چرايی يکه تاز بوده و موجوديت و مشروعيت خود را به آن پيوند داده اند. سخن معروف بنيانگذار جمهوری اسلامی مبنی بر اينکه "ما هر چه داريم از اين محرم است. محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است" و تاکيد فراوانی که روحانيان بر گريه و سوگواری دارند بطوريکه از مردم می خواهند "حتی اگر قادر به گريستن نيستند تباکی و تظاهر به گريه کنند" بر اهميت فرهنگ سوگواری و سوگ پروری دلالت دارد.
در حالی که جمهوری اسلامی در قلمرو سوگ بی رقيب بوده و دست بالا را دارد در مقوله نشاط و شادی آفرينی، عرصه را اگر نه بطور کامل حداقل تا حد زيادی به رقبای ديگر و از جمله رسانه های فارسی زبان خارج از کشور واگذار کرده است. تاکيد بر موضوعاتی از قبيل "ناتوی فرهنگی" و "شبيخون فرهنگی" غرب می تواند نشان دهنده ميزان نگرانی مسئولان کشور در اين زمينه باشد.
از ترويج فرهنگ سوگواری تا اسلامی کردن «شادی»
نهادهای ريز و درشت زيادی به منظور ترويج فرهنگ سوگواری و ارزش های منبعث از آن در جمهوری اسلامی ايجاد شده اند که آخرين مورد آن راه اندازی «دانشکده علمی- کاربردی مداحی» در کشور و ايجاد رشته مداحی در مقطع کاردانی و کارشناسی می باشد. حسن آهی، رئيس خانه مداحان کشور هم تعداد مداحان فعال و تمام وقت را ۲۲ هزار نفر و تعداد کل آنها شامل مداحان پاره وقت را تا ۱۰۰ هزار نفر ارزيابی کرده و افزوده است: «امسال (۱۳۹۳) بطور جدی دنبال آن هستيم تا خواهران مداح شناسايی و تعيين سطح شوند و همچنين ارتقای سطح يابند.»
البته در سال های اخير در کنار ترويج فرهنگ سوگواری و پس از تلاش های ناموفق در مبارزه با مفهوم «شادی» در کشور در قالب برنامه هايی از قبيل مبارزه با جنگ نرم دشمن و تهاجم فرهنگی غرب، تلاش ها برای اسلامی کردن اين مفهوم آغاز شده است. در اين راستا اقداماتی توسط افراد موسوم به «روحانيان تلويزيونی» از قبيل حجج اسلام مرادی، نقويان، پناهيان، دانشمند و بويژه حجت الاسلام محسن قرائتی در تئوريزه کردن مفاهيمی مانند "شادی حلال"، "تفريحات اسلامی" و "عيد بدون گناه" و افزايش ميزان برنامه هايی از قبيل مراسم "مولودی خوانی" و جشن همراه با کف زدن صورت گرفته است.
در سال های اخير همچنين اقداماتی از قبيل ملزم کردن مجريان صدا و سيما به پوشيدن لباس های شاد و رنگ روشن برای مخاطب افزايی و رقابت با رسانه های خارج از کشور بطوريکه حتی در برخی برنامه ها آنها همديگر را اصطلاحا به اسم کوچک و نه نام خانوادگی خطاب قرار می دهند می تواند از جمله اقدامات دولتمردان و سياستگذاران جمهوری اسلامی برای پيشروی در قلمروی شادی ارزيابی شود.
يا روسری يا توسری
جمهوری اسلامی ايران، به دليل خاستگاه فکری و ماهيت وجودی خود از ابتدا با چالش های زيادی روبرو بوده است ولی شايد بتوان گفت بزرگ ترين چالش و تهديد فرهنگی که حاکميت با آن روبرو می باشد عنصری بنام "پوشش" آزادانه می باشد.
ضديت با پوشش آزادانه از ابتدای انقلاب اسلامی و اعلام تدريجی و قهرآميز پوشش چادر و انتشار رايگان و حتی اجباری کتاب هايی از قبيل کتاب «مساله حجاب» مرتضی مطهری در بين شهروندان و نهادهای حکومتی خود را نشان داد.
مبارزه با اشکال مختلف شيک پوشی، کم پوشی و رنگين پوشی، و تحميل لباس های تيره و متحدالشکل و ترويج شکل خاصی از حجاب، و همزمان راه اندازی نهادهايی از قبيل "شورای امر به معروف و نهی از منکر"، "گشت منکرات نيروی انتظامی"، "جامعه اسلامی ناصحين"، "ستاد احيای امر به معروف و نهی از منکر" و در سال های اخير "گشت ارشاد" و "گشت امنيت اخلاقی" چندين مثال در اين زمينه می باشد.
اگر ديروز تحميل حجاب مورد نظر نظام در قالب شعار «يا روسری يا توسری» صورت می گرفت امروز در قالب همايش برگزاری همايش "ما نگرانيم" در قم و "تظاهرات عليه بدحجابی" و شعار "ای مرد غيرتت کو حجاب همسرت کو" انجام می گيرد. پيشنهاد حداد عادل برای پرداخت "يارانه حجاب"، جنجال آفرينی محافل تندرو در کشور به خاطر روبوسی ژيل ژاکوب مدير جشنواره فيلم کن با ليلا حاتمی در نيز آخرين مورد از واکنش و حساسيت ها نسبت به موضوع پوشش و ارتباط با جنس مخالف در کشور است.
شبکه های اجتماعی و "شادی هم حق مسلم ما است"
با وجود محدوديت های مختلفی که بعد از انقلاب ۵۷ بر فعاليت های اجتماعی در کشور اعمال شده است مردمان ايران زمين تشنه عشق ورزی، شادی، نشاط و رقص در کشور بوده و با وجود تمام ناملايمات، همچنان تلاش می کنند شادی پيشه کنند.
انتشار ويديوهای جديد هپی/شاد در کشور بعد از دستگيری شش رقصنده اوليه، راه اندازی کمپين هايی از قبيل "ايرانيان شاد را آزاد کنيد"، "آزادی های يواشکی" و "حجاب اختياری، حق زن ايرانی"، "ما همه بد حجابيم"، و "خنده و شادی حق مسلم ماست" حاکميت را مستاصل کرده است و کار را بجايی رسانده که "کفن پوشان" برای مبارزه با آنچه بدحجابی خوانده می شود بسيج شده اند و فردی مانند هادی شريفی که عنوان فعال فرهنگی اصولگرا را با خود يدک می کشد ايده حق التذاذ مردان و حق "تجاوز به زنان بدحجاب" را مطرح می کند.
ايدئولوژی گريزی و قدسيت زدايی از امور همراه با به راه افتادن موج های مختلف ترويج شادی و کامجويی در اشکال مختلف و بطور کلی، تغييرات فرهنگی را که بويژه در دو دهه اخير خيز بيشتری برداشته است بايد به فال نيک گرفت. تحولات ريز و درشت از انتشار مجموعه های جديد "هپی" در رسانه های جمعی و يوتيوب و گرايش فزاينده عمومی به رقص، نشاط و عشق ورزی گرفته تا تشکيک و نسبی گرايی در ساحت های فکری، عقيدتی و حتی اخلاقی، آموزه های رسمی حاکميت جمهوری اسلامی را به چالش کشيده اند.
روحيه چالش طلبی و پرسش گری، عرصه های فرهنگی را درنورديده و به حوزه سياست، اجتماع و اقتصاد هم رسيده است. امروز شهروندان ايران در حال پرسيدن سوالاتی از اين دست هستند که چرا بايد پروژه هسته ای که هم هزينه ها و هم هدف نهايی آن غيرشفاف بوده و عواقب سنگينی از قبيل انزوا و تحريم های بين المللی و خطر رويارويی نظامی را بر کشور تحميل کرده است بايد حق مسلم ملت ايران انگاشته شود؛ ولی مفاد اعلاميه جهانی حقوق بشر، اشتغال، اقتصاد پويا، آزادی بيان، آزادی انتخاب دين، و نهايتا و از همه مهمتر شادی و رقص و پوشش آزادانه حق مسلم ما نباشد.
با اين وجود، جمهوری اسلامی نشان داده حتی حاضر است پس از صرف ميلياردها دلار بر روی پروژه ناشفاف هسته ای اش، اين به اصطلاح حق مسلم ملت ايران را به قربانگاه مصلحت ببرد ولی کوچک ترين اغماضی در آزادی پوشش، رقص و شادی را روی برنمی تابد و آن را مخل امنيت ملی و اخلاق عمومی به شمار می آورد.
احمد هاشمی، کارمند سابق وزارت خارجه ايران
چندی پيش، صدا و سيمای جمهوری اسلامی، گزارش تصويری کوتاهی از بازداشت شش تن از رقصنده های ايرانی که موزيک ويدئوی مشهور «هپی/ شاد» از فارل ويليامز را بازسازی کرده بودند پخش نمود. «شاد» مقامات ايران را خوشحال نکرد چراکه فارغ از اعترافات اخذ شده و متداول "صداوسيمايی" در اين ويديو، افراد بازداشت شده از نظر حاکميت، سه گناه نابخشودنی را بطور همزمان مرتکب شده بودند: بدحجابی، رقص و شادی.
قلمرو شادی، قلمرو سوگ
دستگيری افراد رقصنده، بار ديگر يکی از تهديدات و چالش های اساسی را که جمهوری اسلامی متوجه خود می داند برجسته کرد. اين تهديد چيزی نيست جز فراگير شدن روحيه شادی و نشاط که حاکميت آن را پاشنه آشيل خود بشمار می آورد.
کارگزاران نظام در قلمرو سوگواری بطور بی چون و چرايی يکه تاز بوده و موجوديت و مشروعيت خود را به آن پيوند داده اند. سخن معروف بنيانگذار جمهوری اسلامی مبنی بر اينکه "ما هر چه داريم از اين محرم است. محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است" و تاکيد فراوانی که روحانيان بر گريه و سوگواری دارند بطوريکه از مردم می خواهند "حتی اگر قادر به گريستن نيستند تباکی و تظاهر به گريه کنند" بر اهميت فرهنگ سوگواری و سوگ پروری دلالت دارد.
در حالی که جمهوری اسلامی در قلمرو سوگ بی رقيب بوده و دست بالا را دارد در مقوله نشاط و شادی آفرينی، عرصه را اگر نه بطور کامل حداقل تا حد زيادی به رقبای ديگر و از جمله رسانه های فارسی زبان خارج از کشور واگذار کرده است. تاکيد بر موضوعاتی از قبيل "ناتوی فرهنگی" و "شبيخون فرهنگی" غرب می تواند نشان دهنده ميزان نگرانی مسئولان کشور در اين زمينه باشد.
از ترويج فرهنگ سوگواری تا اسلامی کردن «شادی»
نهادهای ريز و درشت زيادی به منظور ترويج فرهنگ سوگواری و ارزش های منبعث از آن در جمهوری اسلامی ايجاد شده اند که آخرين مورد آن راه اندازی «دانشکده علمی- کاربردی مداحی» در کشور و ايجاد رشته مداحی در مقطع کاردانی و کارشناسی می باشد. حسن آهی، رئيس خانه مداحان کشور هم تعداد مداحان فعال و تمام وقت را ۲۲ هزار نفر و تعداد کل آنها شامل مداحان پاره وقت را تا ۱۰۰ هزار نفر ارزيابی کرده و افزوده است: «امسال (۱۳۹۳) بطور جدی دنبال آن هستيم تا خواهران مداح شناسايی و تعيين سطح شوند و همچنين ارتقای سطح يابند.»
البته در سال های اخير در کنار ترويج فرهنگ سوگواری و پس از تلاش های ناموفق در مبارزه با مفهوم «شادی» در کشور در قالب برنامه هايی از قبيل مبارزه با جنگ نرم دشمن و تهاجم فرهنگی غرب، تلاش ها برای اسلامی کردن اين مفهوم آغاز شده است. در اين راستا اقداماتی توسط افراد موسوم به «روحانيان تلويزيونی» از قبيل حجج اسلام مرادی، نقويان، پناهيان، دانشمند و بويژه حجت الاسلام محسن قرائتی در تئوريزه کردن مفاهيمی مانند "شادی حلال"، "تفريحات اسلامی" و "عيد بدون گناه" و افزايش ميزان برنامه هايی از قبيل مراسم "مولودی خوانی" و جشن همراه با کف زدن صورت گرفته است.
در سال های اخير همچنين اقداماتی از قبيل ملزم کردن مجريان صدا و سيما به پوشيدن لباس های شاد و رنگ روشن برای مخاطب افزايی و رقابت با رسانه های خارج از کشور بطوريکه حتی در برخی برنامه ها آنها همديگر را اصطلاحا به اسم کوچک و نه نام خانوادگی خطاب قرار می دهند می تواند از جمله اقدامات دولتمردان و سياستگذاران جمهوری اسلامی برای پيشروی در قلمروی شادی ارزيابی شود.
يا روسری يا توسری
جمهوری اسلامی ايران، به دليل خاستگاه فکری و ماهيت وجودی خود از ابتدا با چالش های زيادی روبرو بوده است ولی شايد بتوان گفت بزرگ ترين چالش و تهديد فرهنگی که حاکميت با آن روبرو می باشد عنصری بنام "پوشش" آزادانه می باشد.
ضديت با پوشش آزادانه از ابتدای انقلاب اسلامی و اعلام تدريجی و قهرآميز پوشش چادر و انتشار رايگان و حتی اجباری کتاب هايی از قبيل کتاب «مساله حجاب» مرتضی مطهری در بين شهروندان و نهادهای حکومتی خود را نشان داد.
مبارزه با اشکال مختلف شيک پوشی، کم پوشی و رنگين پوشی، و تحميل لباس های تيره و متحدالشکل و ترويج شکل خاصی از حجاب، و همزمان راه اندازی نهادهايی از قبيل "شورای امر به معروف و نهی از منکر"، "گشت منکرات نيروی انتظامی"، "جامعه اسلامی ناصحين"، "ستاد احيای امر به معروف و نهی از منکر" و در سال های اخير "گشت ارشاد" و "گشت امنيت اخلاقی" چندين مثال در اين زمينه می باشد.
اگر ديروز تحميل حجاب مورد نظر نظام در قالب شعار «يا روسری يا توسری» صورت می گرفت امروز در قالب همايش برگزاری همايش "ما نگرانيم" در قم و "تظاهرات عليه بدحجابی" و شعار "ای مرد غيرتت کو حجاب همسرت کو" انجام می گيرد. پيشنهاد حداد عادل برای پرداخت "يارانه حجاب"، جنجال آفرينی محافل تندرو در کشور به خاطر روبوسی ژيل ژاکوب مدير جشنواره فيلم کن با ليلا حاتمی در نيز آخرين مورد از واکنش و حساسيت ها نسبت به موضوع پوشش و ارتباط با جنس مخالف در کشور است.
شبکه های اجتماعی و "شادی هم حق مسلم ما است"
با وجود محدوديت های مختلفی که بعد از انقلاب ۵۷ بر فعاليت های اجتماعی در کشور اعمال شده است مردمان ايران زمين تشنه عشق ورزی، شادی، نشاط و رقص در کشور بوده و با وجود تمام ناملايمات، همچنان تلاش می کنند شادی پيشه کنند.
انتشار ويديوهای جديد هپی/شاد در کشور بعد از دستگيری شش رقصنده اوليه، راه اندازی کمپين هايی از قبيل "ايرانيان شاد را آزاد کنيد"، "آزادی های يواشکی" و "حجاب اختياری، حق زن ايرانی"، "ما همه بد حجابيم"، و "خنده و شادی حق مسلم ماست" حاکميت را مستاصل کرده است و کار را بجايی رسانده که "کفن پوشان" برای مبارزه با آنچه بدحجابی خوانده می شود بسيج شده اند و فردی مانند هادی شريفی که عنوان فعال فرهنگی اصولگرا را با خود يدک می کشد ايده حق التذاذ مردان و حق "تجاوز به زنان بدحجاب" را مطرح می کند.
ايدئولوژی گريزی و قدسيت زدايی از امور همراه با به راه افتادن موج های مختلف ترويج شادی و کامجويی در اشکال مختلف و بطور کلی، تغييرات فرهنگی را که بويژه در دو دهه اخير خيز بيشتری برداشته است بايد به فال نيک گرفت. تحولات ريز و درشت از انتشار مجموعه های جديد "هپی" در رسانه های جمعی و يوتيوب و گرايش فزاينده عمومی به رقص، نشاط و عشق ورزی گرفته تا تشکيک و نسبی گرايی در ساحت های فکری، عقيدتی و حتی اخلاقی، آموزه های رسمی حاکميت جمهوری اسلامی را به چالش کشيده اند.
روحيه چالش طلبی و پرسش گری، عرصه های فرهنگی را درنورديده و به حوزه سياست، اجتماع و اقتصاد هم رسيده است. امروز شهروندان ايران در حال پرسيدن سوالاتی از اين دست هستند که چرا بايد پروژه هسته ای که هم هزينه ها و هم هدف نهايی آن غيرشفاف بوده و عواقب سنگينی از قبيل انزوا و تحريم های بين المللی و خطر رويارويی نظامی را بر کشور تحميل کرده است بايد حق مسلم ملت ايران انگاشته شود؛ ولی مفاد اعلاميه جهانی حقوق بشر، اشتغال، اقتصاد پويا، آزادی بيان، آزادی انتخاب دين، و نهايتا و از همه مهمتر شادی و رقص و پوشش آزادانه حق مسلم ما نباشد.
با اين وجود، جمهوری اسلامی نشان داده حتی حاضر است پس از صرف ميلياردها دلار بر روی پروژه ناشفاف هسته ای اش، اين به اصطلاح حق مسلم ملت ايران را به قربانگاه مصلحت ببرد ولی کوچک ترين اغماضی در آزادی پوشش، رقص و شادی را روی برنمی تابد و آن را مخل امنيت ملی و اخلاق عمومی به شمار می آورد.
احمد هاشمی، کارمند سابق وزارت خارجه ايران
۱۳۹۳ خرداد ۱۳, سهشنبه
خانمی فرانسوی که بسیار ایران را دوست دارد و خانه اش در ایران است . فرهنگ اصیل و دلنشین ایرانی در این خانه موج میزند
در شهر بادرود و نزدیکی شهرستان نطنز سرایی وجود دارد که از بدو ورود به آن هزاران نکته از فرهنگ ایرانی نهفته که باید به آن احترام گذاشت خانهای که در آن پر از مهر و محبت است و یک خانم فرانسوی از فرهنگ ایرانی سخن میگوید و جوانان پس از خروج از سرا موزه رهگشا به ایرانی بودن خود افتخار میکنند.
به گزارش خبرنگار مهر، به نزدیکی سرایی میرسیم که کوبههای درب آن انسان را به یاد گذشتههای دور میرساند کوبههایی که در کنارش فانوسهایی دارد که روشنایی منازل چند دهه قبل استفاده میشد و میزبان آن یک زوج سرشار از عشق به فرهنگ ایرانی زندگی میکنند، سرای رهگشای خانهای است که با کوبیدن درب آن میزبانش دکتر محمد رهگشای به استقبال میهمانانش میرود تا به گرمی آنها را به سمت داخل خانهای که اکنون موزهای از تاریخ ایران شده هدایت کند.
پس از باز شدن در خانه گذشتههایی دور برایت بازسازی میشود، بیاختیار کفشهایت را برای احترام به فرهنگ گذشته از پا در آورده و قدم به گذشتهای تاریخی میگذاری گذشتهای که پدران و اجداد ما در آن بودهاند و اینجاست که به فرهنگ دیرین ایرانی باید بالید اما نکته مهم اینجاست که بخشی از این فرهنگ توسط خانمی بازسازی شده که اصالتا ایرانی نیست اما علاقهمند به ایران است او اهل فرانسه است و نزدیک به 36 سال است به ایران سفر کرده است.
میریام گوتس(رهگشای) در گفتگوی خود با خبرنگار مهر از خودش میگوید که اصالتا فرانسوی و وکیل دادگستری بوده و نزدیک به 36 سال است که ازدواج کرده و صاحب دو فرزند است که آنها اکنون برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفته اند و دخترش در فرانسه و پسرش نیز در مونترال کانادا مشغول به تحصیل است او آن اندازه فارسی را روان صحبت میکند که باید به آن بالید.
همسر دکتر محمد رهگشای میگوید: تقر یبا 20 سال پیش و زمانی که فرزندان من کوچک بودند و پدر شوهرم نیز نزدیک به 90 سال داشت تصمیم گرفتیم حداقل برای دوره دبستان فرزندانم به اینجا سفر کنیم و پس از آن با توجه به اینکه در اینجا وضعیت خوبی داشتیم در اینجا ماندگار شدیم.
وی ادامه میدهد: پدر شوهرم در این منطقه یک حالت کدخدایی داشت و در 13 سال پیش که فوت شد ما تصمیم گرفتیم تا درب این منزل بسته نشود؛ در واقع اینجا یادبودی از پدر شوهرم است و در ابتدا اصلا به فکر ایجاد موزه نبودیم.
کودکان ایرانی اطلاع کمی از فرهنگ تاریخشان داشتند
همسر محمد رهگشای افزود: وقتی 20 سال پیش به ایران آمدم دیدم بچهها حداقل در مقطع دبستان اطلاعات کمی از فرهنگ ایران دارند و اطلاعات تاریخی ضعیفی از ایران دارند این بود که کاری کردیم که اینجا پایگاهی باشند تا آنها بتوانند از هر لحاظی با گذشته خود آشنا شوند.
وی ادامه داد: به طور مثال در یک طاقچه این خانه وسائل سنتی و قدیمی کشاورزی منطقه کویر قرار گرفته و در نقطه دیگر حیاط، مطبخ (آشپرخانه قدیمی ایران) است که در آن تنور برای پخت نان قرار گرفته است و در گوشه دیگر از زمانی که سازمان ملل نوروز را ثبت جهانی کرد با جمع آوری یکسری وسائل از ایام نوروز هفت سینی به سبک هخامنش چیدهایم.
نسل حاضر باید به گذشته خود افتخار کنند و از من فرانسوی فرانسویتر نشوند
میریام گوتس(رهگشای) ادامه داد: هدف ما از این کار رساندن یکسری پیامها و حفظ ایرانی بودن و هویت ایرانی است تا در نهایت بتوان آن را به این نسل انتقال دهیم تا آنان به ریشه و گذشته خودشان افتخار کنند و نخواهند غربی شوند و یا از من فرانسویتر شوند.
وی بیان داشت: اینجا جعبه جواهری است که میتوان در آن ارتباطی با گذشته داشت.
وی بیان داشت: ما ماهیانه دو الی سه بار به اینجا میآیم و هر وقت نیز در این خانه هستیم درب خانه به روی همه بازدیدکنندگان باز است.
ایرانیان به هویت خودشان احترام بگذارند، هویت مسئله مهمی است
میریام گوتس(رهگشای) گفت: اینجا خانه ایرانیان است و اینجا را ایرانیان منزل خودشان بدانند چون خانهای به این چنین بزرگی نمیتواند تنها برای من و همسرم باشد و دوست داریم که بازدید کنندگان به اینجا بیایند و با فرهنگ این منطقه آشنا شوند.
وی بیان داشت: اینجا دارای فرهنگی بسیار غنی است در اینجا منطقه اریسمان را داریم که قدمتش به شش الی هفت هزار سال پیش از میلاد بر میگردد.
وی تصریح کرد: پیام من به مردم ایران این است که سال خوبی را داشته باشند و به فرهنگ و هویت خود احترام بگذارند چون مسئله بسیار مهمی است.
فرهنگ یک مالکیت و سرمایه گذاری هر کشور است
همسر دکتر رهگشای بیان داشت: فرهنگ یک مالکیت و سرمایه گذاری هر کشور و یک پل ارتباطی است و فرهنگ به معنای انسان شدن است.
او از شعر ایرانی نیز گفت و بیان داشت: لطافت شعر شما و لطافت شعر حافظ بسیار است و در هر صورت همین شعرا بی تاثیر در ادبیات اروپا نبوده اند و به سببهمین پلهای مشترک است که همه فرهنگها میتوانند با هم دیگر در ارتباط باشند.
مهماننوازی و بیریا بودن ایرانیان مرا جذب کرد
وی در ادامه گفتگو با خبرنگار مهر بیان داشت: از فرهنگ ایرانیان از همه بهتر مهمان نوازی ایرانیان مرا جذب خود کرد چرا که ایرانیان با روی باز از من استقبال کردهاند و حتی اگر وسائل پذیرایی هم نداشتند اما بی ریا بودن و صمیمیت آنها بسیار ارزش دارد.
وقتی به ایران آمدم میترسیدم مرا زندانی کنند
میریام گوتس(رهگشای) در ادامه و در پاسخ به خبرنگار مهر در خصوص زمانی که به ایران آمد و اینکه تصورش از ایران چه بود بیان داشت: درست بعد از جنگ ایران و عراق اولین باری بود که به ایران سفر کردم و یک ترسی داشتم که به ایران بیایم و آنچه رسانهها از ایران نشان میداد تنها جنگ، تظاهرات و شعار مرگ بر آمریکا بود و هیچ چیز مثبتی نشان نمیدادند تا نشان دهد مردم ایران چون بقیه زندگی میکنند.
وی بیان داشت: وقتی به ایران آمدم یک ترس خاصی داشتم که اگر به ایران بیایم مرا زندانی میکنند و پس از ورود به ایران دیدم که تمام آنها سخنان اشتباه است و به همین سبب بود که میخواستم این تصویر منفی که نسبت به ایران وجود دارد را تغییر دهم و وبسایت درست کردیم.
میریام گوتس(رهگشای) بیان داشت: وقتی رسانههایی چون بی بی سی مراسمات مذهبی ایران را مطرح میکند آن را آنگونه که باید نشان نمیدهند و یک تصویر سازی غلط از ایران ایجاد میکنند و باید گفت مسیحیان نیز روز قبل از عید پاک مراسماتی مشابه را دارند؛ اما رسانهها از لحاظ ارائه کردن یک مسئله کم رنگتر و دیگری را پررنگ تر نشان میدهند و فکر میکنم به عنوان یک همسر ایرانی وظیفه شرعی داشتم نکات مثبت را مطرح کنم چون اگر نکات مثبت نداشت ایجا نمیماندم.
فرهنگ غنی ایرانی و عشق این همسر به قدمت و سابقه ایرانی نشان از همسری وفادار دارد همسری که در کنار او یک چنین عشقی متبلور میشود.
دکتر محمد رهگشای در گفتگو با خبرنگار مهر در خصوص این خانه تاریخی بیان داشت: به ایران برگشتیم چون در جستجوی ریشه های خود بوده و تا ریشه را تربیت نکنیم و این ریشه را آبیاری نکنیم بی فایده است و به همین سبب به زادگاهم و به این خانه که از قدیم درب آن به روی مردم باز بوده برگشتیم.
وی در خصوص قدمت این خانه بیان داشت: اینجا قدمتی نزدیک به 90 سال دارد و در زمینی نزدیک به یک هکتار بنا شده من اینجا من متولد شدهام.
محمد رهگشای بیان داشت: بسیاری از جوانان و افراد مسن وقتی به اینجا میآیند همه یک حالت بسیار خوبی دارند و در برابر زندگی قدیم یک احساس آرامش پیدا میکنند و در دفتر یادداشتی که در اینجا داریم مطالب جالبی را ثبت میکنند که حاوی نکاتی خواندنی است و جالب ترین نکتهای که بچههای نوجوان در آن نوشته اند این است که "از امروز ما افتخار میکنیم که ایرانی هستیم" یا از امروز افتخار میکنم که در بادرود به دنیا آمدهام" بسیار قابل توجه است.
دکتر رهگشای در زمانی که نقاط مختلف خانه را نشان میداد از نکات مختلفی سخن میگفت که شنیدن هر داستان آن زمان زیادی نیاز داشت وقتی از 12 هفت سینی که در گوشه و کنار خانه چیده شده است سخن میگفت و اینکه هر یک از آنها به تناسب محیط است و یا وقتی از مجموعه سازهای سنتی ایران سخن به میان آورد.
وی حتی از فلسفه اینکه چرا در قسمت ورودی خانه فرش پهن کرده نیز سخن به میان آورد و از دلیل قرار دادن تکههایی از سفال در طاقچهها نیز نکاتی را مطرح کرد او حتی از اینکه پدر موسیقی و ساز در ایران که بوده و نوع سازش هم نکاتی را مطرح نمود.
به گزارش خبرنگار مهر، خانه و موزه رهگشای از اماکن زیبای تاریخی است که به کسانی که از بادرود و نطنز گذر میکنند توصیه میشود تا ساعاتی را برای بازدید از این خانه تاریخی کنار بگذارند.
Persia / Iran 1956 - 1335
زندگی اجتماعی، سیاست، اقتصاد، فرهنگ و ... - ویدئو همراه است با ترانه ای با صدای غزال، خواننده قدیمی
Persia / Iran 1956 - 1335
۱۳۹۳ خرداد ۱۰, شنبه
حجــاب برایش مصونیت نشد
حجــاب برایش مصونیت نشد
وقتی کلاس پنجم دبستان سوار تاکسی شد، در صندلی جلو نشست... و دستی از عقب تنش را لمس می کرد و حتی نمی توانست از ترس جیغ بکشد!
حجاب برایش مصونیت نشد
وقتی در شهرغریب دانشجو بود وهوا تاریک بود،از دانشگاه به خانه می رفت و عده ای کارگر ساختمانی دوره اش کردند و اگرجیغ و داد نمی کردمعلوم نبود چه اتفاقی که نمی افتاد...
حجاب برایش مصونیت نشد
وقتی در دادگاه قاضی برای آنکه کارش را راه بیاندازد پیشنهادی بی شرمانه داد!
حجاب برایش مصونیت نشد
وقتی به پیشنهاد ازدواج همکلاسی اش پاسخ منفی داد و او پشت سرش ا و را “فاحشه” خطاب کرد.
در تمام این سالها حجاب برایش در کوچه و خیابان، در روز و شب، در تهران و شهرستان مصونیت نشد.
احساس می کنم محدودیتی را به نام "مصونیت" بر تن من کردند و من در سرما و گرما تحملش کردم بدون اینکه ذره ای احساس امنیت کنم...
"امنیت" چیزی نبود که بتوانند آن را با " لباس من " در جامعه ایجاد کنند.
حجاب برای من چیزی جز محدودیت نبود،
امنیت را باید در جای دیگری جست و جو می کردند.
https://www.facebook.com/SaghiParviz
وقتی در دادگاه قاضی برای آنکه کارش را راه بیاندازد پیشنهادی بی شرمانه داد!
حجاب برایش مصونیت نشد
وقتی به پیشنهاد ازدواج همکلاسی اش پاسخ منفی داد و او پشت سرش ا و را “فاحشه” خطاب کرد.
در تمام این سالها حجاب برایش در کوچه و خیابان، در روز و شب، در تهران و شهرستان مصونیت نشد.
احساس می کنم محدودیتی را به نام "مصونیت" بر تن من کردند و من در سرما و گرما تحملش کردم بدون اینکه ذره ای احساس امنیت کنم...
"امنیت" چیزی نبود که بتوانند آن را با " لباس من " در جامعه ایجاد کنند.
حجاب برای من چیزی جز محدودیت نبود،
امنیت را باید در جای دیگری جست و جو می کردند.
https://www.facebook.com/SaghiParviz
۱۳۹۳ خرداد ۸, پنجشنبه
صبا آذرپیک، روزنامهنگار دستگیر شد
صبا آذرپیک خبرنگار روزنامه "اعتماد" و هفتهنامه اقتصادی "تجارت فردا" صبح روز چهارشنبه ۷ خرداد (
۲۸ مه) در محل نشریه "تجارت فردا" بازداشت شد. هنوز اطلاعی از اتهامات وارده به این روزنامهنگار
و نیز محل بازداشت او منتشر نشده است. خبرگزاری ایلنا اما خبر داده که وی با حکم قضایی و در
منزل شخصیاش بازداشت شده است. این روزنامهنگار یک بار دیگر نیز در بهمن ماه ۱۳۹۱ در موج
دستگیریهای روزنامهنگاران بازداشت و پس از چند هفته آزاد شد. پایگاه "خبر آنلاین" وابسته به
اصولگرایان تندرو روز دوم خرداد درباره صبا آذرپیک نوشت: «اخیرا یکی از خبرنگاران خانم نزدیک به
مسیح علینژاد فراری که با یک روزنامه وابسته به جریان موسوم به اصلاحطلبی همکاری دارد،
مشغول جاسوسی از رسانههای جبهه انقلاب شده است. "ص. آ" که ظاهرا با همکاری یک نهاد
دولتی به مشخصات خصوصی برخی فعالان رسانههای انقلابی دست پیدا کرده، ضمن تماس با آنها
به بهانه تهیه گزارش، در صدد جاسوسی از چگونگی فعالیت این رسانهها، منابع مالی آنها، افراد
مختلفی که در آن رسانه مشغول کار هستند و... پرداخته است. در پرونده این فرد سابقه بازداشت
نیز ثبت شده است». حوزه کاری صبا آذرپیک، بیشتر روزنامهنگاری تحقیقی است و معمولا
موضوعاتی را که کمتر بدانها پرداخته میشود پیگیری و درباره آنها گزارش منتشر میکند.
۱۳۹۳ خرداد ۷, چهارشنبه
بورسیههای چراغ خاموش دولت احمدینژاد: افشای پشت پرده ۴ هزار و ۲۳۸ بورسهای غیرقانونی
روزنامه شرق در تیتر یک شماره دوشنبه خود از «رونمایی وزارت علوم از تخلفات
دولتهای نهم و دهم» و «بورسیههای چراغ خاموش» در دولت هشت ساله محمود
احمدینژاد گزارش داده است. به گزارش این روزنامه «مجتبی صدیقی، رئیس
سازمان امور دانشجویان وزارت علوم، روز یکشنبه با رونمایی از بورسیههای
خارج از روال ارایهشده در دولتهای نهم و دهم، فصلی جدید از دامنه تخلفات
دانشگاهی طی هشت سال فعالیت دولت احمدینژاد را رو کرد.» این روزنامه
نوشته است: «بر اساس آمار رسمی رئیس سازمان دانشجویان از سال ۱۳۸۵ تا سال
۱۳۹۲، در هشت سال فعالیت وزارت علوم در دولتهای محمود احمدینژاد که با
وزارت محمدمهدی زاهدی و کامران دانشجو همراه بود، ۷۳ دانشجو با معدل
کارشناسی زیر ۱۴ و ۷۰ نفر دانشجو با معدل کارشناسی ارشد زیر ۱۶ به
دانشگاههای خارج از کشور اعزام شدهاند. ۲۲۸نفر دانشجوی بورسیه خارج به
داخل کشور با معدل کارشناسی زیر ۱۴ و ۳۰۵ دانشجو بورسیه خارج به داخل با
معدل کارشناسی ارشد زیر ۱۶ جذب دانشگاههای داخل کشور شدهاند.» همچنین
«۲۳۵ نفر دانشجوی بورسیه خارج از کشور به داخل کشور دارای معدل نامعلوم
بودهاند و ۳۲۵ نفر دیگر نیز فاقد شرایط سنی برای بورس بودند و به عبارت
دیگر، سن آنها بالای ۳۳ سال بوده است.» شرق نوشته است که علاوه بر تمامی
این آمارها، رئیس سازمان دانشجویان ایران اعلام کرد «سههزار و دو دانشجو
بدون شرکت در آزمون ورودی بورسیه دوره دکترا شدهاند.» این روزنامه از قول
مجتبی صدیقی، رئیس سازمان امور دانشجویان وزارت علوم، نوشته است: «قرار بود
در این زمینه حرفی زده نشود» اما «احساس کردیم اگر بحث نکنیم بدهکار نیز
میشویم. بنابراین مسایل در حد واقعیات و تا حد امکان گفته شد؛ اما موارد
خاص را معذوریم که اعلام کنیم.» روزنامه شرق نوشته است: «در مجموع ۴ هزار و
۲۳۸ بورس خارج از روال در دانشگاههای داخل و اعزام دانشجو به خارج از
کشوردر هشت سال فعالیت دولتهای نهم و دهم صورت گرفته است و به جرات
میتوان گفت، در کنار این تعداد از افراد، چهار هزار و ۲۳۸ حق دانشجویان
دیگر تضییع شده است.» محمدحسین نجاتی در گزارش روزنامه شرق تاکید کرده است
که «دامنه این بحران در آموزش عالی کشور تا حدی بزرگ است که میتوان آن را
درکنار مسایلی همچون بازنشستگی استادان، افزایش تعداد دانشجویان ستارهدار،
تفکیک جنسیتی، افزایش سهم دانشجویان در دانشگاههای پولی و بیکیفیت و...
در کارنامه دولتهای نهم و دهم در حوزه آموزش عالی جای داد.» گزارشنویس
روزنامه شرق همچنین نوشته است: «پس از اعلام این آمار، پیگیری تخلفات رخ
داده را میتوان یکی از آزمونهای سخت وزارتعلوم در دولت تدبیر و امید،
نامید.»
رویا صابری نژاد نوبخت، تبعه ایرانی تبار بریتانیا، به بیست سال حبس تعزیری محکوم شد
فعالان در تبعید:
رویا صابری نژاد نوبخت، تبعه ایرانی تبار بریتانیا که پس از سفر به ایران به منظور دیدار با خانواده، توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران بازداشت شده بود، طی حکم قاضی مقیسه، به بیست سال حبس تعزیری محکوم شد.
رویا صابری نژاد نوبخت، تبعه ایرانی تبار بریتانیا که پس از سفر به ایران به منظور دیدار با خانواده، توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران بازداشت شده بود، طی حکم قاضی مقیسه، به بیست سال حبس تعزیری محکوم شد.
بنا بر اطلاع “کمپین صلح فعالان در تبعید”، حکم سنگین این
تبعه ایرانی تبار بریتانیا که در مهر ماه 1392 در شیراز در بازداشت شده
بود، به اتهام “گردآوری اطلاعات به منظور اقدام علیه امنیت ملی” و همچنین
“توهین به مقدسات اسلام”، صادر شده است.
پیشتر روزنامه انگلیسی زبان هافینگتون پست، در گزارشی در این
مورد نوشته بود که اتهامات علیه رویا صابری، مبتنی بر نوشتههایی در فیس
بوک اوست که از نظر دستگاههای امنیتی جمهوری اسلامی، توهین به نظام محسوب
شده است.
همچنین روزنامه بریتانیایی ایندپندنت، که خبر مربوط به
بازداشت خانم صابری نژاد را در زمان بازداشت وی، در صفحه اول شماره روز
پنجشنبه، ٣ آوریل (١٤ فروردین) خود منتشر کرده بود، به نقل از وزارت خارجه
بریتانیا نوشته بود که این وزارتخانه از این موضوع آگاه است و آن را در دست
رسیدگی دارد اما به دلیل بسته بودن سفارتخانه بریتانیا در تهران، مذاکرات
در این زمینه با دشواری مواجه است.
رویا صابری و همسرش از شش سال پیش در استاکپورت واقع در حومه
شهر منچستر زندگی کردهاند و دارای تابعیت دوگانه بریتانیایی و ایرانی
هستند.
او اکنون زندانی بند نسوان زندان اوین است.
شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران برای هشت تن از فعالین سایبری مجموعا ۱۲۸ سال حبس صادر کرد
اشتراک در:
پستها (Atom)