درور بر شما -- خوش آمدید



وضعیت حقوق بشر در ایران ار وخامت هم گذشته است به طوری که
بصورت آشکارا به حریم افراد تجاوز میشود و یا بدون هیچ دلیل قانونی برای
افراد پرونده سازی میشود"البته باید گفت که در رژیم سفاک
اسلامی(اشغالگرایران), نقض حقوق بشر با پیروی از قوانین ننگین اسلامی قانون
است که بطور کاملا محسوس توسط حکومت جنایتکار اسلامی و مزدورانش انجام
میپذیرد و آزار و شکنجه آزادیخواهان میهن پرست به اوج خود رسیده است . این
خود دلیلی محکم بر ترس جانکاه حکومتیان خونخوار و نشانگر زوال حکومت
ضحاک(جمهوری اسلامی)در ایران زمین است,بخواهیم باور کنیم یا نکنیم شمارش
معکوس برای سرنگونی رژیم جهل اسلامی دیکتاتوری آغاز شده و باید گفت که اگر
با زور اسلحه برای مدتی نچندان زیاد بتوانند گلوی آزادیخواهان رابفشارند
ولی حرکت زمان را که همان نبض میهن پرستان ایرانزمین است را نمیتوانند
متوقف کند .


جاوید ایران و ایرانی میهن پرست.

نابود باد حکومت جهل اسلامی .

=======================================

زرتشت بیا که با تو امید آید ** در شب صدای پای خورشید آید ** تاریخ اگر دوباره تکرار شود ** کعبه به طواف تخت جمشید آید **

=======================================
درود بر شما , خوش آمدید , این وبلاگ در جهت مبارزه با
حکومت فاسد و دیکتاتوری جمهوری اسلامی که با خونریزی و دروغگویی ایران را به اشغال خود در آورده طراحی شده است .
------------------------
==========================================


The first address of my face book which was blocked and Hacked by nasty Islamic regime was:

http://www.facebook.com/cyrus.parsi.31

==========================


the new address Of My face book is :

https://www.facebook.com/Cyrus.Parsi2

Please add my new address in your face book.

-------------------
My Web-blogs are :

http://Human-rights-Iran.blogspot.com



Thank you so so much

Yours sincerely

Cyrus Parsi
.

-----------------------------------------------------------------

لطفا جهت خواندن و دیدن تمامی مطالب و عکسهای موجود در این سایت به قسمتهای " آرشیو پستها " , " صفحات" و "کتابها و مطالب دیدنی و خواندنی" مراجعه فرمایید .

در ضمن تمامی پیامهای شما عزیزان
(Comments) در این وبلاگ منتشر میشود .
======================================
به اصل با شکوه خویش بازگردیم .

Face Book : https://www.facebook.com/zartoshtpage
http://www.childrenofzoroaster.org

Download Avesta(Pdf
چنبش فرزندان زرتشت
======================================

وطن امروز اسير دو سه تن بي وطن است
انهدام وطن از نکبت اين چند تن است
اين يکی لاشخور و آن دگری جغد سياه
اين يکی مرده خور و آن دگری گورکن است
آن شده پيشنماز چمن دانشگاه
واقعاً، قصه او قصه خر در چمن است
عطشِ قاضی اسلام بنازم که چنين
تشنه خون جوان و بچه و مرد و زن است
حاکم شرع به حيوان عجيبی مانَد:
که دُمش گاو و تنش خوک و سرش کرگدن است
هيأت حاکم ما هيئتِ خيرات خور است
هيأت دولت ما، دسته زنجيرزن است
روزگاری که وطن دست کفن دزدان است
عجبی نيست اگر مرده ما بی کفن است
==========================
پیروز و سربلند باشید (مدیر وبلاگ , کوروش پارسی )


۱۳۸۹ مرداد ۸, جمعه

جعفر کاظمی٬ شاهد زنده‌ی کشتار تابستان ٬۶۷ زیر تیغ اعدام





از دهه‌ی شصت و قتل‌عام‌های تابستان خونین ۱۳۶۷ چیزهایی شنیده‌ایم از گورهای دست‌جمعی و بی‌نام و نشان٬ از خاوران. نسلی را سال‌هایی که به ۱۳۶۷ ختم شد زیر تیغ بردند و کشتند و آنان که زنده‌ ماندند یا آواره در سراسر جهانند یا وحشت‌زده دوران میان‌سالگی‌شان را می‌گذرانند.

دهه‌ی شصت چون کابوسی «جمهوری اسلامی» را فراگرفته است و راه خلاص از آن ندارد. هر ستاره‌یی که به زیر کشیدند اکنون خورشیدی شده است و به سال‌های تاریک دهه‌ی شصت نور می‌افشاند و پرونده‌ی نظامی را که با خون عجین است بر همگان می‌نمایاند.

جعفر کاظمی یکی از نادر کسانی است که از آشویتس دهه‌ی شصت و تابستان خونین ۱۳۶۷ جان سالم به‌در برده است. او تمام جوانی خود را در زندان گذرانده از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۹ که بدترین شکنجه‌ها در زندان اعمال می‌شد در زندان بوده است و اکنون پس از سال‌ها زندگی آرام در لیتوگرافی دانشگاه پلی‌تکنیک امیرکبیر نخست٬ به دورغ٬ به جرم شرکت در راهپیمایی اعتراضی روز عاشورا و بعد که دروغشان افشا شد به جرم دیدار پسرش در اردوگاه اشرف محکوم به مرگ می‌شود.

رودابه اکبری همسر او و نسیم غنوی وکیلش هر کاری از دستشان برمی‌آمده انجام داده‌اند اما همه‌ی درها به روی‌شان بسته است. جمهوری اسلامی تازه یادش افتاده که یکی از زیرچنگال‌های خونین‌شان در تابستان ۶۷ جان سالم به‌در برده است و آنقدر جسور است که باز در میان‌سالگی دست از اعتراض برنداشته و به خیابان می‌آید و از آزادی و دموکراسی و عدالت اجتماعی حرف می‌زند.

نباید این سرزمین هیچ دلاور زنده‌یی داشته باشد. 

جعفر کاظمی باید بمیرد باید کشته شود جسارت و دلاوری در این سرزمین جرم است. این سرزمین باید سرزمین برده‌های بله‌قربان‌گویی شود که سر براستان ولی‌فقیه جنایت و قتل می‌سایند. مزدورهایی که برای تکه‌یی نان و جرعه‌ی آب شرافت خود می‌فروشند و دست اهریمن می‌بوسند. اینجا جای جعفر کاظمی‌ها که جوانی خود را در زندان و زیر شکنجه و منتظر اعدام گذرانده‌اند و در میان‌سالگی هم کوتاه نمی‌آیند و از حقوق انسانی خود دفاع می‌کنند نیست.

جعفر کاظمی را دارند به جرم هواداری از «سازمان مجاهدین خلق ایران» اعدام می‌کنند هر چند اتهام هواداری از هیچ سازمان و گروهی حکم اعدام ندارد اما خود این اتهام هم اتهامی بی‌شرمانه و سراسر دروغ است. چگونه است کسی که نه سال در زندان بوده است و بعد هم کارمند دانشگاه بوده است و مانند همه‌ی زندانیان٬ به‌خصوص زندانیانی که متهم به هواداری از مجاهدین خلق بوده‌ان٬ زیر نظر وزارت اطلاعات زندگی می‌کرده است و هیچ نشانی از هواداری او از مجاهدین در دست نیست و نبوده است وگرنه حداقل او کارش را از دست می‌داد و حال یک‌مرتبه بعد از جنبش سبز و اعتراض مدنی مدرم ایران به تقلب در انتخابات ناگهان هوادار مجاهدین خلق شده است!

کسی نیست به اینان که تصور می‌کنند با اعدام و شکنجه می‌توانند جنبش مردم را سرکوب کنند بگوید آخر احمق‌ها اگر اعدام و شکنجه موثر بود که جعفر کاظمی در ۲۷ شهریور ۱۳۸۸ بعد از تحمل آن همه شکنجه و دیدن دوستانی که گروه گروه به جوخه‌ی مرگ فرستاده شدند به خیابان نمی‌آمد و اعتراض نمی‌کرد.

برای پدر به جرم گفت‌وگوی تلفنی با پسر حکم اعدام صادر می‌کنند آخر این چه دین و مسلک و قانونی است که این‌ها دارند؟ مادری که پسری در غربت دارد اکنون باید رنج همسری زیر تیغ اعدام را هم تحمل کند.

اکنون در زمانی که سازمان مجاهدین خلق جشن نزدیک شدن به خروجش از لیست سیاه سازمان‌های تروریستی از نظر دولت آمریکا را می‌گیرد برای پیوند دادن خود به جنبش سبز یک شهید سبز کم دارد که به همت «جمهوری اسلامی» دارد برایشان مهیا می‌شود.

فرزاد کمانگر و همراهانش را اعدام کردند تا کردستان را ساکت کنند نتیجه‌ی کاملا معکوس گرفتند. کردستان متحد و یک‌پارجه به‌پا خواست اکنون معلوم نیست در آن سر پوکشان چه می‌گذرد که دارند با اعدام جعفر کاظمی جنبش سبز را پیوند می‌دهند به سال‌های سرخ و خونینی دهه‌ی شصت.

هر چه می‌توانیم برای جان جعفر کاظمی انجام دهیم او جوانی‌اش را برای جوانی ما داده است و اکنون در میان‌سالی٬ سالی است که زیر تیغ اعدام شکنجه به سر می‌برد. «خاموش منشین خدا را پیش از آن که» در خون غرقه شود «کاری بکن هر چه باشد.»

منبع خبری : 
http://balva.wordpress.com
———-------------------———

۱۳۸۹ مرداد ۷, پنجشنبه

استراليا هم علیه ایران تحريم‌های مضاعف اعمال می‌کند



استیون اسمیت، وزير خارجه استراليا



استیون اسمیت، وزير خارجه استراليا، روز پنج‌شنبه گفت که اين کشور تحريم‌های جديدی عليه جمهوری اسلامی ايران وضع می‌کند که برای نخستين بار شامل معاملات نفت و گاز با اين کشور خواهد بود. اين تحريم‌ها که با هدف ترغيب ايران به متوقف کردن برنامه اتمی خود صورت می‌گيرد ۹۸ شرکت و ۱۲ شخص حقیقی را شامل می‌شود که در بخش‌های مالی و حمل و نقل فعالیت می‌کنند.

اتحادیۀ اروپا و کانادا پیشتر در اوایل هفته جاری تحریم‌های جدیدی را علیه برنامه هسته‌ای ایران به تصویب رساندند. آمریکا نیز، حدود یک ماه پیش، تحریم‌هایی گسترده‌تر از تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران برقرار کرد.

به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، وزير خارجۀ استراليا، استیون اسميت، در بيانيه‌ای گفت: «استراليا با اتخاذ اين تصميم در صف اول جامعۀ جهانی می‌ايستد تا ايران را وادار به انجام تعهداتش در ارتباط با فعاليت‌های هسته‌ای خود کند که يکی از مهم‌ترين مسائل امنيتی جهان به شمار می‌رود.»

۱۷ شعبه بانک ملی ایران و ۲۶ شرکت وابسته به کشتی‌رانی ایران مشمول این تحریم‌ها هستند.

آقای اسمیت افزود: «برای نخستین بار تحریم‌های استرالیا شامل صنایع گاز و نفت ایران نیز می‌شود، چرا که چهارمین قطعنامه تحریمی شورای امنیت علیه تهران به رابطه بین فعالیت ایران برای تولید سلاح‌های کشتار دسته‌جمعی و درآمد حاصل از فروش نفت و گاز این کشور اشاره کرده است.»

وزیر خارجه استرالیا گفت: «هر گونه تجارت با ایران در صورتی که مربوط به معادن اورانیوم، تکنولوژی هسته‌ای و موشکی باشد برای شرکت‌ها و شهروندان این کشور ممنوع است.»

تحريم‌هايی که قرار است توسط استراليا انجام شود فراتر از تحريم‌هايی است که آخرين قطعنامۀ شورای امنيت سازمان ملل عليه ايران وضع کرده است.

اتحادیه اروپا روز دوشنبه رسماً تحریم‌های مضاعف خود علیه جمهوری اسلامی ایران را تصویب کرد، تحریم‌هایی که کاترین اشتون آنها را جامع و فراگیر توصیف کرده، اما ایران می‌گوید تاثیری نخواهند داشت.

بر اساس آن چه در روزهای پایانی خردادماه مورد توافق رهبران اروپا قرار گرفت، تحریم‌های مضاعف اتحادیه اروپا بخش بازرگانی و از جمله کالاهایی را هدف قرار می‌دهد که کاربرد دوگانه دارند، بخش بانک‌داری، ‌بیمه و ترابری ایران نیز از دیگر حوزه‌هایی است که اتحادیه اروپا آنها را تحریم خواهد کرد.

با گذشت بیش از یک ماه از تصویب دور تازه تحریم‌ها علیه جمهوری اسلامی در شورای امنیت سازمان ملل و به دنبال آن تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا و اتحادیه اروپا و کشورهایی چون استرالیا، ایران روزبه‌روز در استفاده از یورو و دلار با مشکل بیشتر مواجه شده و بیش از پیش از نظام مالی جهانی کنار گذاشته می‌شود.



---------------- 

۱۳۸۹ مرداد ۵, سه‌شنبه

رييس پيشين سی آی ای: استفاده از گزينۀ نظامی در ايران شايد بدترين پيآمد را بهمراه نداشته باشد



مايکل هِيدن، رييس پيشين سازمان اطلاعات مرکزی آمريکا زمان رياست جمهوری جورج بوش


مايکل هِيدن، رييس پيشين سازمان اطلاعات مرکزی آمريکا زمان رياست جمهوری جورج بوش در يک مصاحبه تلويزونی با شبکۀ تلويزيونی سی ان ان گفت بنظر مي رسد به رغم تحريم ها و تلاشهای آمريکا و متحدانش برای تعامل با جمهوری اسلامي ايران اين کشور برنامه های هسته ای خود را دنبال مي کند و اين امر استفاده از گزينۀ نظامی عليه تهران را بسيار برجسته تر کرده است.

«مايکل هِيدِن،» رييس سابق «سی آی ای» مي گويد «ما به تعامل روی می آوريم آنها به غنی سازی ادامه مي دهند؛ ما به تحريم رأی مي دهيم آنها برنامۀ خود را دنبال مي کنند؛ ما تلاش مي کنيم که آنها را از ادامه راهشان باز داريم، آنها به کار خود ادامه مي دهند.» آقاي هيدن مي گويد گزينۀ نظامی عليه ايران اکنون بيش از هر زمان ديگری مطرح و قابل توجيه است.

به اعتقاد رييس پيشين سی آی استفاده از گزينۀ نظامي شايد بدترين پيآمد را بهمراه نداشته باشد. آقای هيدن مي گويد نزديک شدن ايران به قابليت های هسته ای به همان اندازه موجب بي ثباتی خاور ميانه خواهد شد که ايران به سلاح هسته اي مجهز شود.
چنين زمزمه هايی اخيراً از سوی مقامات نظامی آمريکايی نيز بگوش مي رسد که مي گويند در صورتي که تحريم ها برای متوقف کردن برنامه های هسته ای جمهوري اسلامي ايران کارگر نباشد، همۀ گزينۀ ها از جمله گزينۀ نظامي عليه ايران روي ميز قرار دارد.

در روزهای گذشته اسراييل برای دفاع از خود به 
تدابير امنيتی بيشتری دست زد و به بنا به گزارش روزنامۀ هآرتض مقامات دو کشور اسراييل و آمريکا، روز يکشنبه توافقنامه ای را براي ايجاد سپر دفاع موشکی توسط موشکهای موسوم به «پيکان» بر فراز خاک اسراييل، امضا کرده اند.

نسل سوم موشکهای «پيکان» که در حال تکميل است می تواند موشکهای بالستيک دوربُرد که احتمالاً از سوی ايران بطرف اسراييل پرتاب شود را در ارتفاع بالا، منهدم کند. طرح توسعۀ موشک های دفاعی پيکان مشترکاً توسط يک شرکت دولتي اسراييل و شرکت آمريکايی بويينگ دنبال مي شود.

--------------------------------------------

سلطانيه : ايران آماده گفتگوی بدون پيش شرط در مورد تأمين سوخت هسته ای است




اتحاديه اروپا و کانادا تحريم های جديدی را عليه ايران اعمال می کنند. آمريکا از تصميم اتحاديه اروپا و کانادا استقبال کرده است. در همين حال تهران اعلام کرد آماده گفتگوهای بدون پيش شرط در مورد تأمين سوخت هسته ای است. اين تصميم تهران در حالی اعلام می شود که محمود احمدی نژاد، رييس جمهوری ايران، پس از دور جديد تحريم های سازمان ملل عليه ايران شروطی را برای انجام گفتگوهای جديد تعيين کرده بود.

علی اصغر سلطانيه نماينده ايران در آژانس بين المللی انرژی اتمی روز دوشنبه اعلام کرد تهران آماده گفتگو های سريع و بدون پيش شرط در زمينه ی تامين سوخت هسته ای است. اين خبر مورد استقبال اتحاديه اروپا قرار گرفت. کترين اشتون، مسؤل سياست خارجی اتحاديه اروپا گفت بايد گزارش مربوط به اعلام آمادگی ايران را با دقت بررسی کند، اما در صورت صحت اين موضوع وی از آن استقبال می کند.

اعلام آمادگی ايران برای آنچه خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی، گقتگوهای سريع و بدون پيش شرط، توصيف کرده است تنها ساعاتی پس از آن صورت گرفت که اتحاديه اروپا تحريم های جديدی را عليه ايران تصويب کرد. خانم اشتون اعلام کرد اين تحريم ها به منظور متقاعد کردن ايران برای بازگشت به مذاکرات هسته ای، بر تهران اعمال می شود. مسؤل سياست خارجی اتحاديه اروپا افزود اين تحريم ها حامل «پيام محکمی» به ايران است مبنی بر اينکه اعضاء اتحاديه اروپا در نگرانی خود در مورد برنامه ی هسته ای تهران يکصدا هستند و خواهان مدرک معتبری مبنی بر صلح آميز بودن برنامه ی هسته ای ايران هستند.
خانم اشتون تاکيد کرد تحريم های اتحاديه اروپا عليه ايران به خاطر عدم همکاری ايران با قطعنامه های شورای امنيت سازمان ملل متحد و شورای حکام آژانس بين المللی انرژی اتمی است.

تحريم های اتحاديه اروپا بسيار فراتر از تحريم هايی است که شورای امنيت سازمان ملل متحد ماه گذشته عليه ايران تصويب کرد. تحريم های اتحاديه اروپا شامل معامله با بانک های ايران، شرکت های بيمه و همچنين منع سرمايه گذاری در صنايع نفت و گاز ايران می شود.

مسؤل سياست خارجی اتحاديه اروپا می گويد تحريم های اخير، افراد، شرکت ها و حوزه هايی را که به طور مستقيم و يا غير مستقيم در برنامه هسته ای ايران نقش دارند، هدف قرار داده است.

در همين حال تحريم های اتحاديه اروپا روز دوشنبه مورد استقبال آمريکا نيز قرار گرفت. هيلاری کلينتون، وزير امور خارجه، و تيموتی گايتنر، وزير خزانه داری آمريکا، در بيانيه مشترکی اعلام کردند که تحريم های اتحاديه اروپا و کانادا عليه ايران، همراه با تحريم هايی که ايالات متحده بر ايران اعمال کرده است نشان دهنده نگرانی عميق جامعه بين المللی در مورد برنامه هسته ای ايران و متعهد نبودن ايران به تعهدات بين المللی خود است. وزرای امور خارجه و خزانه داری آمريکا همچنين تأکيد کردند که واشنگتن به همکاری با متحدان خود ادامه می دهد تا فشار بيشتری را بر ايران وارد کرده و اطمينان حاصل کند تحريم های جاری با دقت اجرا خواهند شد.

اتحاديه اروپا تأکيد دارد که تحريم ها عليه ايران به منظور قانع کردن ايران برای بازگشت به ميز مذاکرات تصويب شده است. آخرين دور مذاکرات ايران و غرب بر سر برنامه هسته ای ايران، در اکتبر سال ۲۰۰۹ نيتجه موفقيت آميزی به همراه نداشت.


۱۳۸۹ مرداد ۴, دوشنبه

حمايت شماری از جمهوری‌خواهان کنگره از اقدام احتمالی اسرائيل عليه ايران



پیش نویس قطعنامه‌ای که با امضای شماری از جمهوری‌خواهان مجلس نمایندگان آمریکا به کمیته روابط خارجی ارائه شده، از حمایت از اقدام احتمالی اسرائیل علیه ایران، برای آنچه حفظ امنیت اسرائیل عنوان شده خبر می‌دهد.
:
این نمایندگان جمهوری‌خواه که پیش‌نویس مورد حمایت آنها توسط لویی گومرت از تگزاس به کمیته روابط خارجی ارائه شده، در پيش‌نويس قطعنامه ۱۵۵۳ با حمایت آشکار از حمله احتمالی اسرائيل به ایران، آورده‌اند که کنگره از اقدام احتمالی اسرائيل برای استفاده از «همه ابزارهای لازم» عليه ايران از «جمله استفاده از نيروی نظامی» حمايت خواهد کرد.

در متن پيش‌نويس منتشر شده امضای ۴۷ عضو جمهوری‌خواه مجلس نمايندگان آمريکا وجود دارد. این در حالی است که گفته می‌شود تا روز جمعه تقریباً یک سوم اعضای جمهوری‌خواه مجلس نمایندگان این قطعنامه را امضا کرده اند.

حمایت این شمار از اعضای مجلس نمایندگان از حمله اقدام احتمالی علیه جمهوری اسلامی در حالی است که پيشتر برخی از فرماندهان بلندپایه نظامی آمريکا نسبت به پيامدهای منطقه‌ای حمله نظامی به ايران هشدار داده بودند.

از سوی دیگر در حال حاضر در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا حزب دموکرات اکثریت را در اختیار دارد و مشخص نیست که آیا در ادامه مذاکرات قانونگذاران آمریکا درباره این قطعنامه، دموکرات‌ها و نیز باقیمانده جمهوری‌خواهان کنگره از آن حمایت خواهند کرد یا نه.

در متن اين پيش‌نويس آمده است: «در صورتی که راه حلی صلح‌آميز در مدت زمان قابل قبول برای تهديد فوری [ايران] عليه دولت اسرائيل به دست نيايد»، امضاکنندگان «از حق حاکميت اسرائيل برای دفاع از خود، محافظت از جان و امنيت مردم اسرائيل، و استفاده از همه ابزار لازم برای مقابله و حذف تهديد اتمی جمهوری اسلامی ايران از جمله استفاده از نيروی نظامی» حمايت می‌کنند.

در بخش‌هايی از اين پيش‌نويس همچنین به اظهارات محمود احمدی‌نژاد، عليه اسرائيل اشاره شده است و از جمله آمده است که محمود احمدی‌نژاد در سال ۲۰۰۶ گفته بود که «انشاءالله به خواست خداوند شاهد جهانی بدون آمريکا و صهيونسيم خواهيم بود».

در اين متن همچنين به این فراز از سخنان محمود احمدی‌نژاد اشاره شده که گفته بود: «اسرائيل به زودی از نقشه جغرافيا حذف خواهد شد».

در بخش ديگری از اين پيش‌نويس، به خودداری ايران از پذيرش درخواست شورای امنيت سازمان ملل برای توقف فعاليت‌های مربوط به غنی‌سازی اورانيوم و همچنين چهار قطعنامه تحريمی اين شورا عليه جمهوری اسلامی اشاره شده است.

مجلس نمایندگان آمریکا ۴۳۵ عضو دارد و چنانچه قرار باشد این پیش‌نویس جنبه الزام‌آور به خود بگیرد، پس از کسب آرای اکثریت نمایندگان مجلس نمایندگان، باید به تصویب اکثریت سنا و تأیید رئیس‌جمهور آمریکا نیز برسد.

کشورهای غربی و در رأس آنها آمریکا و اسرائیل نگران برنامه هسته‌ای ايران هستند و جمهوری اسلامی را متهم  می‌کنند که در پوشش اين برنامه در صدد دستيابی به تکنولوژی لازم برای ساخت سلاح اتمی است.

ايران اما همواره با رد اين اتهام تأکید کرده است که برنامه اتمی‌اش کاملاً صلح آميز و در راستای توليد انرژی و مصارف پزشکی است.

۱۳۸۹ تیر ۳۱, پنجشنبه

ایران پس از انتخابات ( روایت کدیور از مقاومت رهبر در برابر نظارت خبرگان )



روایت کدیور از مقاومت رهبر در برابر نظارت خبرگان

 

آیت الله علی خامنه ای


حتی روحانیان محافظه کاری چون احمد جنتی و محمد یزدی تلاش هایی را برای پاسخگو کردن رهبر انجام داده اند که با مقاومت آ خامنه ای(چلاق الله) ناکام مانده است.



محسن کدیور، پژوهشگر دینی و استاد مدعو دانشگاه دوک در کارولینای شمالی، در نامه ای به اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان، خواستار اقدام این مجلس برای "عزل" آیت الله خامنه ای از رهبری جمهوری اسلامی ایران شده است.

وی در بخشی از این نامه، که امروز ۲۷ تیر (۱۸ ژوئیه) در سایت "جرس" منتشر شده، به ذکر مستنداتی پرداخته که حکایت دارد بر خلاف نظر اکثریت اعضای مجلس خبرگان، آیت الله خامنه ای به این مجلس اجازه عملکرد بر شخص خود و نیز نهادهای زیر نظر رهبری را نداده است.

در بخشی از این نامه، به مستنداتی اشاره شده که نشان می دهند حتی دفتر رهبر جمهوری اسلامی، از مسئولان نهادهای زیر نظر رهبری خواسته است تا از حضور در مجلس خبرگان برای توضیح دادن در مورد عملکرد شان خودداری کنند.

این نامه در شرایطی منتشر می شود که برخی از روحانیان منتقد حکومت ایران، و در راس آنها آیت الله منتظری مرجع تقلید متوفی شیعه، آیت الله خامنه ای را، به ویژه به خاطر عملکرد او در جریانات پس از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸، متهم به "از دست دادن شرایط رهبری" کرده اند.
در قانون اساسى هیچ منعى براى زمان دار کردن رهبرى وجود ندارد و نامحدود کردن رهبرى با تصمیم و رأى خبرگان بوده است
هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان


مجلس خبرگان رهبری، طبق قانون اساسی جمهوری اسلامی، وظیفه انتخاب رهبر و نظارت بر عملکرد او را بر عهده دارد و تنها نهادی در حکومت است که از امکان بازخواست یا حتی عزل رهبر برخوردار است.

ادواری شدن رهبری

محسن کدیور، که استاد مدعو دانشگاه دوک در کارولینای شمالی، در بخشی از نامه خود، به ناکام ماندن تلاش هایی اشاره کرده است که در داخل مجلس خبرگان، به منظور تعیین سقف زمانی برای دوران رهبری آیت الله خامنه ای صورت گرفته و افزوده: "ظاهرا تنها مانع ادواری شدن رهبری و توقیت آن به ده سال قابل یک بار تمدید، خود مقام رهبری است که حاضر به ترک قدرت نیست."
آقای کدیور به اظهارات اکبر هاشمی رفسنجانی در گفت و گو با "مجله حکومت اسلامی"، به صاحب امتیازی دبیرخانه مجلس خبرگان، استناد کرده است که حکایت دارد: "در قانون اساسى هیچ منعى براى زمان دار کردن رهبرى وجود ندارد و نامحدود کردن رهبرى با تصمیم و رأى خبرگان بوده است." (مجله حکومت اسلامی، تابستان ۱۳۸۵، شماره ۴۰، صفحه ۴۱)

این در حالی است که حتی احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان و از سرسخت ترین مدافعان رهبر در مجلس خبرگان هم، در مصاحبه با همین مجله گفته است: "در صورتى که چند فقیه داراى شرایط رهبرى مساوى باشند و هیچ کدام بر دیگرى مزیتى نداشته باشند، در این فرض چون به همه آنان نمى توان رأى داد و باید یک نفر را از میان آن ها انتخاب کرد، به نظر من در اینجا اشکالى ندارد که مدت رهبرى محدود شود." (مجله حکومت اسلامی، پائیز ۱۳۸۵، شماره ۴۱، صفحه ۶۲)

اگرخطا و اشتباهى رخ داد، ناظر باید توان اثرگذارى داشته باشد... در مورد نظارت مجلس خبرگان هم معنایش این است که اگر در جایى دیدند که در شرایط رهبر نقصى پیدا شده کمیسیون تحقیق باید بى درنگ به خبرگان اطلاع دهند تا اگر مشکل جدى بود فوراً اقدام کنند
(محمد یزدی، نایب رئیس مجلس خبرگان)


محسن کدیور، که نوشته آیت الله خامنه ای در تاریخ صد ساله اخیر، بعد از محمدرضا پهلوی طولانی ترین دوران زمامداری را داشته است، نحوه انتخاب وی به سمت رهبری را نیز زیر سوال برده است.
وی یادآوری کرده که در سال ۱۳۶۸، اظهارات اکبر هاشمی رفسنجانی در مورد نظر مثبت آیت الله خمینی به رهبری آقای خامنه ای، مجلس خبرگان به انتخاب وی به رهبری متمایل کرده است، و افزوده: "در وصیت نامه مرحوم آیت الله خمینی چنین چیزی به چشم نمی خورد، بلکه به صراحت نوشته بود انتساب مطالب به وی بعد از وفاتش بدون نوشته کتبی به تایید کارشناسان یا مدرک صوتی تصویری معتبر پذیرفته نیست."

آقای کدیور اظهار داشته: "حتی اگر چنین هم گفته باشد و آقای خامنه ای را صالح برای رهبری ارزیابی کرده باشد، شرعا و قانونا هیچ حجتی در آن نیست، چرا که... ولی فقیه حق ندارد برای پس از وفاتش تعیین تکلیف کند."

مخالفت با نظارت بر رهبری

بخش دیگری از مستندات مورد اشاره در نامه محسن کدیور به اکبر هاشمی رفسنجانی، حکایت دارد که رهبر جمهوری اسلامی در دیدار با اعضای هیات رئیسه مجلس خبرگان، به صراحت با نظارت این مجلس بر عملکرد خود مخالفت کرده است.
این در حالی است که به تصریح این نامه، روحانیان ارشد عضو مجلس خبرگان، معتقد بوده اند که این مجلس حق نظارت بر رهبر را دارد و نوع نظارت آن نیز "استصوابی" (مطلق و لازم الاجرا) است.

وقتى بعضى از این نهادها [نهادهای زیر نظر رهبر] دعوت شدند که در جلسه خبرگان حضور پیدا کنند تا گزارش عملکردهاى خودشان را بدهند، دفتر رهبرى مانع حضور آنها در خبرگان شد و اظهار داشتند که رهبرى نظرشان این است که این موضوع جزء وظایف خبرگان نیست
(اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس خبرگان)

محسن کدیور در همین ارتباط، بخشی از اظهارات رئیس مجلس خبرگان را نقل می کند که حاکی است: "نظارت استصوابى اگر یک جا معنا داشته باشد همین جا است، که اگر خبرگان مطلع شدند، رهبرى این شرایط [رهبری] را ندارد، مى توانند اقدام کنند." (مجله حکومت اسلامی، تابستان ۱۳۸۵، شماره ۴۰، ص ۳۸ )

محمد یزدی، نایب رئیس فعلی مجلس خبرگان و از منتقدان اکبر هاشمی رفسنجانی، در این زمینه نظری مشابه او داشته است: "اگرخطا و اشتباهى رخ داد، ناظر باید توان اثرگذارى داشته باشد. اگر قرار باشد تنها نظارت بکند و خطاى صد در صد را ببیند ولى امکان جلوگیرى نداشته باشد، این اصلاً نظارت به حساب نمى آید... در مورد نظارت مجلس خبرگان هم معنایش این است که اگر در جایى دیدند که در شرایط رهبر نقصى پیدا شده کمیسیون تحقیق باید بى درنگ به خبرگان اطلاع دهند تا اگر مشکل جدى بود فوراً اقدام کنند." (مجله حکومت اسلامی، پائیز ۱۳۸۵، شماره ۴۱، ص ۸۰)

نظر مشابه احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان هم این بوده است که: "اگر بنا باشد که خبرگان فقط کسب خبر کند و بررسى کند که آیا شرایط [رهبری] وجود دارد یا نه، فایده اى ندارد. کار شبه لغوى است که قانون اساسى برعهده مجلس خبرگان گذاشته است." (مجله حکومت اسلامی، پائیز ۱۳۸۵، شماره ۴۱، ص ۵۳) . 

مخالفت با نظارت بر نهادهای وابسته به رهبری

آقای کدیور با تصریح بر اینکه "مجلس خبرگان قائل به نظارت استصوابی بر عملکرد رهبری، دفتر رهبری و کلیه نهادهای منصوب رهبری بوده و مصوباتی نیز در این زمینه داشته است"، مدارکی را ارائه می کند که نشان می دهند: "زمانی که مجلس خبرگان نظارت خود را بر برخی نهادهای منصوب رهبری آغاز می کند و مسئول آن نهاد را جهت دادن گزارش به مجلس خبرگان دعوت می کند، اما این مسئله با مخالفت دفتر رهبری مواجه می شود و مشخص می شود از نظر مقام رهبری نظارت بر مجموعه تحت امر ایشان جزء وظائف خبرگان نیست."

[رهبری] در مورد [نظارت مجلس خبرگان بر] نیروهاى مسلح فرمودند: اصلاً حرفش را نزنید، براى این که در نیروهاى مسلّح امکان این که کسى تحقیق و سؤال کند، نیست. نیروهاى مسلّح جاى این حرفها نیست... به هر حال طى دو ـ سه جلسه اى که با ایشان داشتیم و بحث هاى زیادى شد، با این موضوع مخالفت کردند
(احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان)


در حقیقت، تنها کاری که آیت الله خامنه ای در مورد نهادهای منسوب رهبری اجازه داده، آن بوده که "خبرگان... درباره مقامات منصوب ایشان با اجازه ایشان تحقیق کنند تا اطمینان یابند نصب این مقامات به شرائط لازم فقاهت، عدالت و تدبیر ایشان خدشه ای نزده است."

محسن کدیور، در همین زمینه از اکبر هاشمی رفسنجانی نقل کرده است: "مجلس خبرگان فرضش بر این بود که هر چیزى که به رهبرى مربوط مى شود را پیگیرى کند، مثل مجمع تشخیص مصلحت نظام، صدا و سیما، نیروهاى مسلح و هر چه که تحت امر رهبرى است . اینها به مجلس خبرگان فراخوانده شوند و گزارش کارهاى خودشان را به خبرگان بدهند و خبرگان هم سؤال کنند و آنها هم توضیح بدهند و احیاناً اگر اشکال و ایرادى هم بود، در همان جلسه مطرح شود تا همه در جریان قرار بگیرند، این به صورت قانون در آمد. اما وقتى بعضى از این نهادها دعوت شدند که در جلسه خبرگان حضور پیدا کنند تا گزارش عملکردهاى خودشان را بدهند، دفتر رهبرى مانع حضور آنها در خبرگان شد و اظهار داشتند که رهبرى نظرشان این است که این موضوع جزء وظایف خبرگان نیست." (مجله حکومت اسلامی، تابستان ۱۳۸۵، شماره ۴۰، ص ۳۶)

به گفته آقای کدیور، احمد جنتی نیز در زمینه مخالفت رهبر با نظارت بر زیر مجموعه های خود گفته است: "نظر عده زیادى از اعضاى خبرگان بر این بود که باید هیأت تحقیق در نهادهاى زیر نظر مقام معظم رهبرى تحقیق و بررسى کند که آیا درست اداره مى شود یا نه؟... نظر اکثریت بر این بود. تا این که موضوع را با مقام معظم رهبرى در میان گذاشتیم. چندین جلسه صحبت شد، ایشان با این نظر موافق نبودند." 

اگر شما به عنوان رئیس مجلس خبرگان رهبری از اهرمهای پیش بینی شده در قانون اساسی نتوانید برای خروج از این مخمصه [تخلفات رهبری] راهی بیندیشد، معنایش این خواهد بود که به این گزاره تلخ نزدیک شده ایم: جمهوری اسلامی از طریق قانونی اصلاح ناپذیر است
(محسن کدیور، در نامه سرگشاده به اکبر هاشمی رفسنجانی)


آقای جنتی ادامه داده است: "در مورد نیروهاى مسلح فرمودند: اصلاً حرفش را نزنید، براى این که در نیروهاى مسلّح امکان این که کسى تحقیق و سؤال کند، نیست. نیروهاى مسلّح جاى این حرفها نیست. مگرمى شود کسى در میان نیروهاى مسلّح وارد شود و راجع به مسائلى ایجاد شبهه کند؟ در این صورت فرمانده نمى تواند کار کند. به هر حال طى دو ـ سه جلسه اى که با ایشان داشتیم و بحث هاى زیادى شد، با این موضوع مخالفت کردند." (مجله حکومت اسلامی، پائیز ۱۳۸۵، شماره ۴۱، ص ۵۵ تا ۵۷)

خبرگان "سریع تر به وظیفه خود عمل کنند"

محسن کدیور در نامه سرگشاده خود به اکبر هاشمی رفسنجانی، با تکیه بر شواهدی که آنها را نشان دهنده تخلفات قانونی و شرعی آیت الله خامنه ای دانسته، رهبر جمهوری اسلامی را به "استبداد، ظلم، قانون شکنی، براندازی جمهوری اسلامی و وهن اسلام" متهم کرده است.

آقای کدیور نوشته است که آیت الله خامنه ای "با نقض مکرّر اصول متعدد قانون اساسی بویژه در حوزه تقنین و اجرا، بزرگترین قانون شکنی را دو دهه اخیر مرتکب گردیده، و با استحاله و فروپاشی قانون اساسی، بزرگترین برانداز جمهوری اسلامی بوده است." 

محسن کدیور خطاب به رئیس مجلس خبرگان نوشته "از محدودیت ها و تضییقاتی که اکنون متوجه اوست بی اطلاع نیست" و در عین حال افزوده: "اگر شما و معدود نمایندگان مجلس خبرگان رهبری که سوگند خود را نقض نکرده اید - از قبیل آیت الله دستغیب شیرازی - هر چه سریعتر به وظیفه قانونی خود عمل نکنید، در پیشگاه ملت مسئول خواهید بود."

این پژوهشگر دینی تاکید کرده است: "اگر شما به عنوان رئیس مجلس خبرگان رهبری از اهرمهای پیش بینی شده در قانون اساسی نتوانید برای خروج از این مخمصه راهی بیندیشد، معنایش این خواهد بود که به این گزاره تلخ نزدیک شده ایم: جمهوری اسلامی از طریق قانونی اصلاح ناپذیر است."

 --------------------

قرارگاه خاتم الانبیا(سپاه فاسد پاسداران)ء میعادگاهی برای چپاول و غارت


 افشای پشت صحنه "ورشکستگی آریان فولاد"
 
قرارگاه خاتم الانبیاء
میعادگاهی برای چپاول و غارت


«در پی ورشکسته اعلام نمودن شرکت "آریان فولاد" روزگذشته تمام کارگران آن مقابل فرمانداری بوئین زهرا تجمع کردند. در پی این تجمع پلیس با توم به کارگران حمله کرد. وقتی دیدند کارگران علیرغم این فشارها پراکنده نمی شوند از کارگران خواستند که نماینده های خود را معرفی کنند تا با آنها گفتگو شود . تا ساعت 11صبح این تجمع ادامه داشت.»

این خبری است که تنها در چند جمله بالا تنها از سوی خبرگزاری ایلنا انتشار یافت. اما هیچ خبرگزاری و روزنامه ای اشاره به واقعیات نهفته در پشت ورشکستگی آریان فولاد" نکرد. البته از ترس سپاه پاسداران.

من می نویسم:

در اوایل سال 88  سپاه پاسداران در یکی از معاملات برون مرزی خود به جای  پورسانت و یا کمیسیون، چندین تن شمش آهن می گیرد و آن را برای تبدیل کردن به پول وارد کشور کرده و در قرار گاه خاتم الانبیا  انبار می کند.

بعد از وارد کردن این محموله بزرگ، شرکت  سروش بهمن  که از شرکت های زیر مجموعه سپاه و قرار گاه  خاتم الانبیا است، مامور فروش این محموله در کشور می شود  و در همین رابطه  شخصی به نام کثیری  به  نمایندگی از این شرکت  به میان  بازاریان رفته  و محموله  را  به تاجران  صنف آهن فروش  پیشنهاد می دهد، اما  از آنجا که خرید چنین  محموله بزرگی  کار هر کسی نبود و تنها  یکی دو نفر توانایی خرید آن را داشتند، قرعه فال به نام شرکت آریان فولاد افتاد که نخستين كارخانه نورد فولاد در خاورميانه است و  در حال حاضر با 1200 کارگر در منطقه اشتهارد  مشغول به کار است.
 
کثیری  که در واقع دلال فروش  شمش های آهن  وارداتی قرار گاه خاتم الانبیا  بود با  خریدار ( بهمن قاسمی صاحب کار خانه آریان فولاد ) وارد مذاکره می شود و  بعد از به رویت رساندن  شمش های وارداتی انبار شده در  قرار گاه خاتم الانبیا به خریدار،  محموله  یاد شده را  به مبلغ چهار ونیم میلیارد تومان به صاحب کار خانه آریان فولاد می فروشد و  کل وجه معامله را هم  طی یک فقره چک بانکی در یافت می کند، اما قرار گاه خاتم الانبیا هر بار با بهانه ها یی چون  نداشتن کامیون  و یا مشکلات حمل نقل کالا، از تحویل محموله به خریدار سر باز می زند  تا عاقبت خریدار بعد از چندین جلسه مذاکره با  کثیری و  برخی مسئولین  قرار گاه خاتم الانبیا  متوجه می شود که  اساسا  همه این قضایا برای سرکیسه کردن  او بوده است.  لذا  اقدام به شکایت از کثیری می کند چرا که  علاوه بر  تحویل ندادن محموله فروخته شده ، از پس دادن  چهارو نیم میلیاردی که بابت  فروش  محموله از صاحب آریان فولاد گرفته بود سر باز می زند. از همین رو  طی حکمی کثیری را به جرم کلاهبرداری روانه زندان می کند. اما بعد از مدتی با وارد شدن  شخصی بنام  هاشم ژانت، که  با موهای بور و چشم های زاغ، بیشتر به اروپایی ها شبیه  است، اما  خودش را اصالتا عراقی می داند، به یکباره حکم  کلاهبرداری کثیری در دیوان عالی کشور شکسته می شود و طی در خواست دو وکیل متهم  پرونده ( کثیری ) بنام های  دکتر ناصر سمیعی  و علیرضا سعیدی ، که هردو زمانی  از قضات دادگاه انتظامی قضات بودند، پرونده بار دیگر در شعبه  35  داد سرای بهشتی  به ریاست قاضی خدا کرمی  مفتوح می گردد. 

این بار قاضی خدا کرمی، طی  یازده صفحه حکمی خارج از موضوعیت پرونده صادر می کند که حتی دادستان هم از این حکم متعجب می شود و آن را بی ربط به موضوع پرونده می داند . به عبارت روشنتر  قاضی خدا کرمی به جای آنکه به  شکایت  خریدار محموله  شمش آهن از کثیری دلال و فروشنده محموله رسیدگی کند ، با هماهنگی  سلیمانی مسئول واحد  رسیدگی به امور ورشکستگی در قوه قضائیه، حکم ورشکستگی شاکی پرونده یعنی صاحب آریان فولاد ، که چهارو نیم میلیاردش را  بردند و خوردند  را صادر می کند و  بلا فاصله  طی جکمی جدا گانه به گروهی  ماموریت می دهد  تا به کارخانه اریان فولاد رفته  ، و با ضبط  همه  ماشین آلات و  مواد اولیه آن ، بعنوان قیم  و هیات رسیدگی به ورشکستگی  آریان فولاد را تصرف نمایند ، که  کارگران کار خانه با متوجه شدن  از واقعیت ماجرا  دست به اعتصاب می زنند  و به حمایت از  صاحب اصلی کار خانه  در مقابل فرمانداری  بوئین زهرا تجمع می کنند .

و اما واقعیت  ماجرای پشت پرده این  پرونده ورشکستگی، چیست ؟

بعد از تصدی  آیت الله هاشمی  شاهرودی  بعنوان رئیس قوه قضائیه  ، باندی  از  معاودین عراقی ( رانده شدگان  از عراق  ) که همگی  از نزدیکان  و دوستان  آیت الله شاهرودی بودند تشکیل می گردد ،  که معروفترینشان  شیرج معاون شاهرودی بوده و بقیه  زیر نظر او قوه قضائیه را تیول شخصی خود ساخته بودند ، هدف تشکیل  این باند از معاودین  عراقی مستقر در قوه قضائیه که چندین قاضی  دیوان عالی کشور و دیگر شعبات دادسرا ها را تحت فرمان خود دارند  ، بالا کشیدن   کار خانجات  و سرمایه  های  بخش خصوصی تجار ایرانی است و معروف ترین   عملیاتی که تا کنون در راستای این هدف انجام دادند و  مثل توپ در محافل اقتصادی کشور  صدا کرد،  ، تصاحب کار خانه فیلتر البرز  است که از آن زمان در محافل اقتصادی  این  گروه  در قوه قضائیه را با نام  باند فیلتر البرز می شناسند که رئیس و لیدر  این باند شخصی  به نام  هاشم ژانت بود که با  ظاهری فرنگی ( موی طلایی و چشمان  زاغ ) خود را  عراقی می خواند  و از دوستان و یاران نزدیک شیرج معاون  رئیس  سایق قوه قضائیه است که با وجود بر کناریش  از قوه قضائیه  اما  هاشم ژانت   کما کان به فعالیت خود ادامه  می دهد با این تفاوت  که بعد از رفتن هاشمی از قوه قضائیه برای انجام  کار های قضایی  خود از  وکیلی به  نام  مجید شریفی  استفاده می کند که در واقع این شخص وکیل هاشم ژانت می باشد و جالب اینکه   هاشم ژانت بعد از  اتمام هر  پروژه ای برای   مدتی  مفقود می شود  تا آب ها از آسیاب بیفتد اما به محض پیدا کردن  شکار جدید  با نام جدید  اما همان شکل و ظاهر فرنگی وارد  عمل می شود.

اما کثیری  نماینده  شرکت سروش بهمن  که  هم اکنون بجز  پرونده  آریان فولاد، از بابت دو پرونده مشابه دیگر که یکی مربوط به کلاهبرداری  یک و نیم میلیاردی این فرد  از شرکت نبرد اهواز است و پرونده دیگر او در ارتباط با  کلاهبرداری یک میلیاردی از یک تجار آهن استکه  هم اکنون برای این دو پرونده نیز در زندان بسر می برد و باکی ندارد چون تمامی احکامی که از سوی داد گاه ها برای این فرد صادر  گردیده همگی پس از ارجاع به  دیوان عالی کشور برای تجدید نظر توسط اعمال نفوذ  هاشم ژانت شکسته  می شوند آنچنانکه  به شهادت  همه پروند ه  های پیشین  کثیری از بابت کلاهبرداری  که بعد از مدتی  بایگانی شده اند ، این چنین بوده است .

نقش کیهان در بالا کشیدن سرمایه  تجار ایرانی 

 تمامی احکامی که قضات تحت نفوذ هاشم ژانت ، در مورد پرونده های مشابه  فیلتر البرز و هم اکنون کارخانه  آریان فولاد ، صادر گردیده ، قبل از حکم ، نسخه ای از خلاصه پرونده  برای کیهان شخص حسین شریعتمداری ارسال می گردد تا با  انتشار آن ضمن  فراهم ساختن  جو مناسبی  جهت چپاول  اموال تجار ایرانی ، مدرکی جهت استناد قاضی برای حکم صادره باشد که در مورد پرونده آریان فولاد می توانید به کیهان  چهارشنبه 15 اردیبهشت ماه   امسال ( 89 ) صفحه 6( مطالب  اقتصادی  ) مراجعه کنید .  


------------------------------------- 

انتشار کتاب آنلاین بهشت زهرا؛ با برداشتی آزاد از شهادت زنده یاد سهراب اعرابی

صحنه ای از داستان مصور بهشت زهرا




جـــرس: کتابی تحت عنوان "بهشت زهرا"، کتاب آنلاینی است که بنگاه انتشاراتی «ثانیۀ اول»، آنرا در آمریکا منتشر می کند تا نویسندۀ آن بنام امیر، داستان مصوری را به رشته تحریر درآورد که پسری به همراه مادرش، به دنبال برادر گمشده خود می گردد که در جریان حوادث پس از انتخابات ایران ناپدید شده است.

آنطور که در سامانه اینترنتی بی بی سی آمده، امیر می گوید که این کتاب ثمره تک تک عکسها و ویدیوهایی است که مردم ایران در دوران بعد از انتخابات بر روی اینترنت منتشر کردند و او تنها سعی دارد قطعات کوچک را به هم بچسباند تا تصویری بزرگتر بسازد.

بر اساس این گزارش، بخش های تازه ماجرا به تدریج به سایت آنلاین کتاب اضافه خواهد شد و داستان به صورت همزمان به ۱۲ زبان مختلف از جمله عربی، اسپانیانی، فرانسوی، ایتالیایی، عبری و آلمانی روی سایت قرار می گیرد و درنهایت قرار است در پایان به صورت چاپی منتشر شود.

گزارش مذکور به نقل از امیر آورده است "من داستانی را می نویسم و متن آن را به خلیل، گرافیست انتشارات می دهم. خوشبختانه او ارتباط خیلی خوبی با این داستان برقرار کرده و درک مناسبی از نوشته هایم دارد. من بسیار از کارش راضی هستم. درست همان حس هایی را که مد نظرم بود در تصاویرش منتقل می کند".

وی در پاسخ به این که "کتاب، داستان سهراب اعرابی نیست؟"، می گوید "تا حدود زیادی هست اما بقیه سرنوشت ها هم بر آن تاثیرگذارند. داستان سهراب مرا به شدت تکان داد. اینکه مادرش اینگونه به دنبالش بود و آخرش چه شد مرا خیلی متاثر کرد."

این کتاب ۱۶ فصل دارد، که تنها یک چهارم آن منتشر شده و بر روی سایت مذکور نصب شده است.


منبع : /http://www.rahesabz.net/story/19952


-----------------------------


کتاب بهشت زهرا؛ جستجوی گمشدگان پس از انتخابات

بهشت زهرا، کتاب آنلاینی که انتشارات "فرست سکند" (ثانیه اول) در آمریکا منتشر می کند، داستان پسری است که به همراه مادرش به دنبال برادر گمشده خود می گردد که در جریان حوادث پس از انتخابات ایران ناپدید شده است.

بخش های تازه ماجرا به تدریج به سایت آنلاین کتاب اضافه می شود و داستان به صورت همزمان به ۱۲ زبان مختلف از جمله عربی، اسپانیانی، فرانسوی، ایتالیایی، عبری و آلمانی روی سایت قرار می گیرد.
این کتاب قرار است در پایان به صورت چاپی منتشر شود.

امیر نویسنده متن های کتاب است که با نام خودش کتاب را منتشر نخواهد کرد.

او از ۱۲ سالگی از ایران خارج شده و همین را دلیلی بر علاقه بسیار زیادش به ایران می داند: "تا آن سن، همه چیز مملو از شادی و خوشی است. من خاطره بدی از ایران ندارم. ایران برایم مظهر مادربزرگ و شیرینی است. مادربزرگی که پر از عشق و عبادت بود".

با امیر گفت و گو کردم و ابتدا از او خواستم در مورد روند کار روی کتاب برایم توضیح دهد.







صحنه ای از داستان مصور بهشت زهرا


او گفت: "من داستانی را می نویسم و متن آن را به خلیل، گرافیست انتشارات می دهم. خوشبختانه او ارتباط خیلی خوبی با این داستان برقرار کرده و درک مناسبی از نوشته هایم دارد. من بسیار از کارش راضی هستم. درست همان حس هایی را که مد نظرم بود در تصاویرش منتقل می کند".

 

 

شما که خودتان طراح نیستید، پس چرا تصمیم گرفتید این کار را به صورت مصور انجام دهید؟

دوستی داشتم که قبلا با این انتشارات کار کرده بود و یک کتاب مصور منتشر کرده بود. خیلی از آن کار خوشم آمد. از آزادی عملی که در خلاقیت به آدم می دهد، لذت بردم و دلم می خواست من هم کتابی به این صورت داشته باشم. با پیدا کردن این سوژه، با انتشارات تماس گرفتم و طرحم را ارایه دادم. به نظرم با این روش مخاطبان تازه ای را جذب می کنیم که با مسایل ایران آشنا شوند.

کتاب، داستان سهراب اعرابی نیست؟]

 

تا حدود زیادی هست اما بقیه سرنوشت ها هم بر آن تاثیرگذارند. داستان سهراب مرا به شدت تکان داد. اینکه مادرش اینگونه به دنبالش بود و آخرش چه شد مرا خیلی متاثر کرد.

یعنی انگیزه کتاب همین بود؟

 

مدت ها بود که می خواستم خاطرات دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد در ایران را ثبت کنم. با انتخابات ایران و اتفاقات پس از آن، این ماجرا را جدی تر گرفتم. سعی می کنم ضمن تعریف کردن داستان، تاریخ ایران را هم به زبان خودم روایت کنم.

شما قبلا کتابی منتشر نکرده اید. درست است؟

 

بله. اشتیاق روایت این داستان بود که مرا تا اینجا کشاند. من در جریان شلوغی های ایران دوستان و عزیزانی را از دست دادم. تنها کاری که از راه دور از من بر می آید، همین است. زندگی من پر از برکت بوده و همیشه در زندگی شانس داشتم. در برابر بچه های ایران احساس مسئولیت می کنم که سختی های زیادی کشیده اند.





صحنه ای از داستان مصور بهشت زهرا

ظاهرا استقبال خوبی هم از داستان شده است.

بله. استقبال خیلی خوب بوده است. کتاب به ۱۲ زبان مختلف ترجمه شده و مترجمان به صورت داوطلبانه این کار را انجام می دهند. خودشان پیشنهاد این کار را داده اند. تاکنون ۷۰ هزار بازدید کننده اصلی داشته و رسانه ها بسیار درباره اش نوشته اند.

ماجرای انتشار کتاب بر روی اینترنت چیست؟


این پیشنهاد انتشارات بود. نمی دانم دقیقا چرا، اما فکر کنم برای بحث های بازاریابی این کار را کرده اند. در هر صورت، تا اتمام کتاب زمان زیادی می برد اما از این طریق، تا وقتی که موضوع ایران مبحث داغی بین آمریکایی هاست، کتاب منتشر می شود و توجه عمومی را به خود جلب می کند.

چقدر تا پایان کار باقی مانده است؟ 

خیلی. کتاب کلا ۱۶ فصل است و الان تنها یک چهارم آن منتشر شده است.
امیر می گوید که این کتاب ثمره تک تک عکسها و ویدیوهایی است که مردم ایران بر روی اینترنت منتشر کردند و او تنها سعی دارد قطعات کوچک را به هم بچسباند تا تصویری بزرگتر بسازد.
امیر از نگاه یک شهروند نظراتش را در کتاب منتشر می کند و اشاراتی که به تاریخ دارد ممکن است بحث برانگیز باشند، اما تلاش او برای ثبت یک رویداد تاریخی از طریق داستان مصور کاری است که شاید برگرفته از موفقیت کتاب "پرسپولیس" نوشته مرجان ساتراپی باشد.


منبع : BBC Persian 

 ---------------------

۱۳۸۹ تیر ۲۴, پنجشنبه

محمد نوری خواننده پیشکسوت موسیقی ایران درگذشت



محمد نوری
خواننده آهنگ زیبای جان مریم
متولد 1308

محمد نورى، از خوانندگان پیشکسوت ایرانى که در یک سال گذشته بارها به دلیل بیماری خونی در بیمارستان بستری شده بود، شبانگاه روز شنبه و در سن هشتاد و یک سالگی به دلیل شدت گرفتن بیماری‌اش در بیمارستان جم تهران درگذشت.

به گزارش خبرگزارى مهر محمد نورى، خواننده پیشکسوت ایرانى، که از حدود یک سال پیش بر اثر ابتلا به بیمارى خونى تحت درمان قرار گرفته بود، شامگاه روز شنبه در بیمارستان جم تهران درگذشته است.

آقاى نورى در اول دى ماه سال ۱۳۰۸ در تهران به دنیا آمد و در سال ۱۳۲۹ دیپلم تئاتر را از هنرستان تئاتر دریافت کرد و یک سال بعد نیز دیپلم دبیرستان دارایى را گرفت.

وی به مدت سه سال در هنرستان تئاتر آواز ایرانى را از استاد اسماعیل مهرتاش فراگرفته بود.

پس از آن در سال ۱۳۳۵ گواهینامه «بازیگرى و مبانى تئاتر» را از دانشکده علوم اجتماعى دانشگاه تهران اخذ کرد و در سال ۱۳۴۳ موفق به دریافت گواهینامه زبان‌هاى خارجى از دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد و در سال ۱۳۵۰ فارغ التحصیل رشته ادبیات انگلیسى از همان دانشکده شد.
x

۱۳۸۹ تیر ۲۳, چهارشنبه

هویت یکی از جان باختگان؛ كمک كنيد مريم من اينقدر غريب نباشد

 

هویت یکی از جان باختگان؛ كمک كنيد مريم من اينقدر غريب نباشد

 







كانون حمايت از خانواده جان باختگان و بازداشتي ها: مريم سودبر اتباتان يكي از شهداي راه آزادي است كه در جريان تظاهرات و اعتراضات انتخابات درسال 88 به شهادت رسيد ,دانشجوي مديريت دانشگاه تهران بود. مزار او بهشت زهرا قطعه 257 رديف 35شماره 27 مي باشد. نامه اي كه در زير ميخوانيد از طرف يكي از دوستان اين شهيد نوشته شده و براي سايت كانون ارسال گرديده است. همچنين عكس مزار اين شهيد در بالا همینطور که میبینید ضميمه مي باشد.
من يكي از دوستان مريم سودبر اتباتان هستم . تمام اين مدت يك سال خيلي زجر كشيدم وبه اين فكر ميكردم كه چطور ميتونم وظيفه ام را در مقابل دوستم انجام بدهم , فكر كردم اگه يك كم بيشتر ازش بگم شايد بهتر باشد , مريم متولد 7 آبان سال 67 بود , تك دختر ازيك خانواده سه فرزندي , بسيار شاد و سر زنده ,هميشه دوست داشت شاد باشه .... يك روز يكي از بچه ها زنگ زد خونمون و گفت كه مريم مرده باورم نميشد , درحال گريه شروع كردم زنگ زدن به خونه شان و گفتند كه واقعيت دارد , هرچه به انها اصرار كردم كه كي و چگونه , آنها گفتند كه نميدانيم وهنوز جسد را از پزشك قانوني تحويلمان ندادند . خانواده مريم ميگفتند كه درخواب مرده اما هيچگاه نگفتند كه دليل آن چه بوده است ,يكي از نزديكانشان ميگفت كه از خانواده اش تضمين گرفته اند كه چيزي نگويند و به شرط اين كه خانه شان را عوض كنند و سر و صدايي نكنند ميتوانند جسد را خاك كنند .خواهش ميكنم كه كمك كنيد كه اسم دوستم به گوش دنيا برسه , مثل ندا و اشكان ها , شايد اين تنها كاري باشد كه من بتوانم بكنم ,سالگردش خيلي غريبانه بود ,كمك كنيد كه اينقدر مريم من غريب نباشد.



منبع خبری : ایران پرس نیوز 
---------------

۱۳۸۹ تیر ۲۲, سه‌شنبه

چوب حراج به دو دستاورد انقلاب و جنگ

 چوب حراج به دو دستاورد انقلاب و جنگ


انقلاب ۱۳۵۷ و جنگ هشت ساله ایران با عراق علی‌رغم هزینه‌های مالی و انسانی بسیار بزرگ و منتهی شدن به تحکیم قدرت مطلقه و استبدادی روحانیت دو دستاورد عمده برای مردم ایران داشت: تحکیم موازنه‌ منفی به‌واسطه‌ کاهش نقش قدرت‌های بزرگ و منطقه‌ای در ایران در جهت‌دهی به تصمیم‌گیری در سیاست‌های داخلی و بین‌المللی، و تشکیل یک نیروی دفاعی ملی به نام بسیج که نقشی عمده در خروج نیروهای عراقی از کشور ایفا کرد.

فراتر از این که چه گرو‌ه‌ها و اقشاری چه میزان برای این دستاوردها هزینه کرده باشند، این دستاوردها در چه جهتی بهره‌برداری شده باشند، یا چه سوء‌استفاده‌هایی از آنها شده باشد، هر ملتی (و دولت منتخب آن) موظف است که از این دستاوردها نگهبانی کند.

حکومت خامنه‌ای در بیست و اندی سال گذشته به تخریب این دو دستاورد مشغول بوده است. این رژیم برای مبارزه با غرب و درس‌آموزی از رژیم‌های کمونیستی برای سرکوب شهروندان به ابرقدرت‌های اقتدارگرا یعنی چین و روسیه گرایش پیدا کرد و عملا در بلوک سیاسی این قدرت‌ها قرار گرفت (بدون آن که منافعی نصیب مردم ایران شود) و در نتیجه استقلال سیاسی خود را مخدوش کرد.

رژیم خامنه‌ای تصمیمات منطقه‌ای خود را بر اساس خوشایند و ناخوشایند روسیه و چین تنظیم می‌کرده، بدون آن که پاسخ مناسبی دریافت کند. دشمنی ایدئولوژیک با غرب و تلقی شیطانی از آن چنین هزینه‌ بزرگی را بر جامعه‌ ایران بار کرده است.

خامنه‌ای همچنین با تبدیل سپاه و بسیج به گارد ویژه‌ رهبری و دستگاه سرکوب مخالفان، آنها را بر سیاست و فرهنگ و اقتصاد کشور مسلط ساخت و با استفاده از این نیروها برای سرکوب دگراندیشان و دگرباشان، حرمت و اعتبارشان را بر باد داد.

نیروهای بسیجی که در دهه‌ شصت علی‌رغم سرکوب دگراندیشان و دگرباشان به خاطر حضور در جنگ تحمل می‌شدند یا حداقل برخی از آنها در میان اقشار مختلف احترام داشتند در دوران خامنه‌ای در فرهنگ و نگاه اکثر مردم به عوامل دست راستی حکومت پنهان و «شعبان بی‌مخ حکومت» تغییر ماهیت دادند («اگر زمان شاه يک شعبان بی‌مخ بود، اکنون اين حاکميت صدها شعبان بی‌مخ تربيت کرده است.» مهدی کروبی، ۸ تیر ۱۳۸۹).

این حکومت دین و دینداری و بسیاری از منابع انسانی و طبیعی کشور را نیز تخریب کرده است، اما از آنجا که در اینجا تنها دستاوردهای جنگ با عراق و انقلاب ۱۳۵۷ مد نظر هستند به این موارد نمی‌پردازم.

استقلال سیاسی زیر علامت سوال

حکومت خامنه‌ای نه بر اساس موازنه‌ مثبت (باج دادن به همه‌ قدرت‌های بزرگ و رقیب که در دوران قاجار دنبال می‌شد) و نه بر اساس موازنه‌ منفی (باج ندادن به هیچ طرف، سیاست مصدق) عمل می‌کند، بلکه مشی و سیاست خارجی حکومت باج دادن به چند طرف برای مقابله با دشمنی است که خود حکومت برای خود تراشیده است.

مشی حکومت ایران مبارزه با آمریکاست، در حالی که دولت آمریکا در مسائل داخلی کشور دخالتی نمی‌کند. حکومت برای مقابله با تبعات اعمال خود در مبارزه با آمریکا به چین و روسیه باج می‌دهد تا در شورای امنیت یا دیگر مجامع بین‌المللی طرف حکومت ایران را بگیرند یا سکوت کنند که در نهایت نیز چنین نمی‌کنند. حکومت همچنین برای پیدا کردن دوست به کشورهای آمریکای لاتین و آفریقایی باج می‌دهد تا در مجامع بین‌المللی به نفع آن رای دهند یا رای ممتنع بدهند. سخنان خامنه‌ای مبنی بر باج ندادن تنها برای نشان دادن مشت آهنین وی در برابر معترضان داخلی است.

حکومت در سال ۲۰۰۵ حدود هشتصد میلیون دلار به روسیه برای خرید سامانه‌ اس-۳۰۰ پرداخت کرد (الف، ۲۳ خرداد ۱۳۸۹)، اما هنوز این سامانه به ایران تحویل داده نشده است. حدود دو دهه است که روس‌ها قرار است نیروگاه اتمی بوشهر را راه‌اندازی کنند، اما مدام به تاخیر می‌افتد.

بسیج و سپاه، علیه مردم

حکومت خامنه‌ای برای سرکوب مخالفان، بسیج و سپاه را از نیروهایی که وظیفه‌ دفاع از کشور را دارند به نیروهایی که مسئول سرکوب دگراندیشان و دگرباشان هستند استحاله کرده است. این کار با چندین خط مشی صورت گرفت: ۱) اخراج یا بازنشستگی آن دسته از نیروها که تابع محض خامنه‌ای نبودند؛ ۲) تصفیه‌ آن دسته از نیروها، بالاخص در سطوح فرماندهی، که مقلد خامنه‌ای نیستند؛ ۳) وارد کردن هیئت‌های محلی عزاداری در مناطق حاشیه شهر به سازمان‌دهی سرکوب و قرار دادن آنها در تشکیلات بسیج؛ ۴) شکل دادن به یک تشکیلات سراسری تحت نظارت بیت [خامنه‌ای] که به عنوان لباس شخصی‌ها مشهور شده‌اند؛ و ۵) ایجاد هماهنگی میان نیروهای اطلاعاتی و نظامی و انتظامی که لباس شخصی‌ها را در شرایطی که وارد عملیات می‌شوند حمایت کنند.

این اقدامات رفته‌رفته فرهنگ بسیج را که غالبا در دفاع از کشور در دهه‌ شصت شکل گرفته بود (در عین اقدامات برخی بسیجیان در سرکوب زنان و جوانان در سطح شهرها) به سمت تبعیت محض از رهبری و اِعمال سیاست‌های تمامیت‌طلبانه‌ حکومت سوق داد. این اقدامات تا آن حد گسترش یافت که امروز دیگر واژه‌ بسیجی به معنای بی‌سواد و اراذل و اوباش و مزدور در فرهنگ عامه استفاده می‌شود. لطیفه‌های بسیجی که در دوران پس از انتخابات ساخته می‌شوند بسیجی را به صورت مثل اعلای فردی "ابله"، "مزدور"، "بی‌فکر" و "بی‌فرهنگ" معرفی می‌کنند. این امر نتیجه‌ مستقیم سوء‌استفاده از این نیرو برای سرکوب دگراندیشان و دگرباشان بوده است.

علاوه بر آن سپاه و بسیج در دوران خامنه‌ای به ازای سرکوب مخالفان و اطاعت محض از رهبری پاداش‌های بزرگی مثل منابع مهم اقتصادی و مقامات کلیدی سیاسی و مدیریت بخش فرهنگ کشور را گرفتند و به مجتمع‌های انحصاری اقتصادی و سیاسی تبدیل شدند. سپاهیان امروز به جایی رسیده‌اند که ساعاتی از وقت خود را به رتق و فتق امور اقتصادی و شرکت‌های شبه‌دولتی خود می‌گذرانند و ساعاتی دیگر را به طراحی عملیات سرکوب مردم در خیابان‌ها.

جمهوری اسلامی، نظام خود- تخریب‌گر

نظام جمهوری اسلامی از روز استقرار نه تنها به تخریب دستاوردهای مردم ایران، بلکه به تخریب خود مشغول بوده است. این نظام از چهار جهت به تخریب بی‌وقفه‌ خود مشغول بوده است. اول آن که این نظام فاقد سازوکارهای تصحیح خود است. فقدان آزادی رسانه‌ها و احزاب این نظام را از بهره‌برداری از نتایج گفت‌وگوها و راه حل‌های مطرح‌شونده در حوزه عمومی محروم کرده است. رهبران این نظام حتی به مشورت باورمندان به آن نیز توجهی نمی‌کنند. فراتر از آن که به اصلاح‌پذیری یا عدم اصلاح‌پذیری حکومت باور داشته باشیم، خود حاکمیت در جهت تصحیح خود عمل نمی‌کند.

دوم این که این نظام مرتبا به دشمنان خود افزوده و از دوستانش کاسته است. سیاست حذف مرتبا دایره خودی‌ها را کوچک‌تر و غیرخودی‌ها را بزرگ‌تر کرده است. ریزش نیروها در منظر حاکمیت خالص شدن آن را نوید می‌دهد. این خلوص در نهایت به سمتی مالیخولیایی و نابودکننده سوق پیدا کرده است.

سوم آن که این نظام برای کنترل داخل کشور با تمسک به دشمن‌سازی و نظریه‌ توطئه همواره به یک دشمن خارجی نیاز داشته است و تنش‌زایی به بخشی لاینفک از سیاست خارجی آن تبدیل شده است. از این جهت کشورهای غربی مرتبا به تضعیف نقش آن در منطقه و جهان می‌پردازند. حتی در مواردی که مصلحت نظام اقتضای کاهش تنش در روابط خارجی را داشته، نیاز به دشمن خارجی برای سرکوب منتقدان با متهم کردن آنها به همکاری با آن دشمن از این امر جلوگیری کرده است.

و چهارم آن که فساد مثل خوره ستون‌های این نظام را خورده است و امروز کمتر فردی را می‌توان در حاکمیت یافت که از قدرت خویش سوء‌استفاده نکرده باشد. حاکمان جمهوری اسلامی در عرض سی سال حکومت دستی در کشتن و حذف مخالفان و دستی دیگر در تصرف منابع کشور داشته‌اند.

***

بدین لحاظ حاکمیت جمهوری اسلامی نه تنها اخلاق و دین و منابع انسانی و طبیعی کشور را خرج منافع و قدرت یک گروه خاص کرده، بلکه دستاوردهای ملی را نیز چوب حراج زده است. منتظری بر این باور بود که جمهوری اسلامی «نه جمهوری است و نه اسلامی». می‌توان به گفته‌ وی افزود که این حکومت «نه جمهوری است، نه اسلامی، و نه ملی». 
--------------
بیشتر بخوانیم :

پیام خامنه‌ای در مرگ منتظری - خود خداپنداری خامنه‌ای(چلاق الله)

 

 خامنه ای(چلاق الله) در بخش اول پیام کوتاه خود به مناسبت درگذشت منتظری پاره نه چندان مهم و کم رنگ هستی فقهی او و مبارزات آرشیوی او را علیه استبداد شاهنشاهی تایید می‌کند تا پاره اصلی هستی سیاسی ـ فکری، جوهره وجودی، دلیل اصلی محبوبت گسترده منتظری در میان روحانیون و مردم و مبارزه پیگیر، زنده و اکنونی او را با استبداد دینی و ولی فقیه به دوران رهبری خود و  خمینی انکار یا دستکم پنهان کند.

متن شناسی بخش دوم پیام  خامنه‌ای نیز از مالیخولیای مهتری، خودشیفتگی، خود خداپنداری و نارسیسیم پیشرفته در رهبر جمهوری اسلامی خبر داده و نشان می‌دهد که خامنه‌ای مجازات‌های اعمال شده بر منتظری را به دوران رهبری خود و  خمینی، نه مکانیزم‌های فشار و سرکوب نهادهای حکومتی در برابر «جرائم» مدنی که «کفاره» و کیفر خدایی در ازاء «گناه» تلقی کرده، نهادهای سرکوب فیزیکی و تبلیغاتی نظام جمهوری اسلامی را نه عاملان حکومت که فرشتگان عذاب الهی تصور و آمران این مجازات‌ها ــ خمینی و خامنه‌ای ــ را نه دولتمردان قدرتمند که داور روز رستاخیز می‌پندارد یا می‌کوشد تا چنین پندارهایی را اشاعه دهد

 

بخش اول، تایید برای انکار 
خامنه ای (چلاق الله) در بخش اول پیام خود « فقيه بزرگوار آيت‌الله حاج شيخ حسين علی منتظری» را «فقيهی متبحّر و استادی برجسته» معرفی می‌کند که «شاگردان زيادی از ايشان بهره بردند».
 خامنه‌ای مبارزات پیگیر منتظری را علیه استبداد شاهنشاهی به دوران پهلوی دوم و علیه استبداد دینی ولی فقیه به دوران جمهوری اسلامی به دومی محدود می‌کند و می‌نویسد «دوره دورانی طولانی از زندگی آن مرحوم در خدمت نهضت امام راحل عظيم الشأن گذشت و ايشان مجاهدات زيادی انجام داده و سختی‌های زيادی در اين راه تحمل كردند.»

خامنه‌ای در بخش اول پیام خود با ذکر صفت «آیت‌الله» مرجعیت منتظری را، که دستگاه‌های تبلیغاتی دولتی به فرمان او تا کنون انکار می‌کردند، تایید و او را «فقیهی متبحر» لقب می‌دهد.

منتظری از طراحان نظریه ولایت فقیه بود، شاگردان بسیار تربیت کرد و حتی به گفته دشمنان او، پس از درگذشت خمینی، اصلح ترین، اعلم ترین، عادل ترین و با تقواترین مرجع تقلید آشنا به زندگی معاصر در ایران بود اما در عرصه فقه سنتی شیعه، جایی که خامنه‌ای او را «متبحر» می‌خواند، جز در یکی دو مورد، از جمله تلاش برای سازگارکردن فقه سنتی حوزوی شیعه با برخی مفاهیم مندرج در اعلامیه حقوق بشر، تبحری متمایز از دیگر مراجع بزرگ تقلید نداشت و نظریه‌ای نو و تازه نیز مطرح نکرد
 
 
محبوبیت و مقبولیت گسترده و بی‌نظیر منتظری در میان روحانیون شیعه و مردم، و حتا در میان گرایش‌های غیر مذهبی، نیز نه به دلیل «تبحر» او در فقه و شمار شاگردان او، که خامنه‌ای بر آن تاکید می‌کند، که به دلیل بی‌اعتنایی او به قدرت، شجاعت و صداقت فکری و عملی، آرمان گرایی پرشور، پرهیز از مصلحت گرایی کاسبکارانه معطوف به قدرت، آمادگی ایثارگرانه برای نقد آراء و کردار خود، هوشیاری و تیزبینی، مبارزه پیگیر با استبداد، سرکوب، اعدام و شکنجه منتقدان و مخالفان و دفاع او از برخی مبانی حقوق بشر بود که خامنه‌ای در پیام خود انکار یا پنهان می‌کند.

منتظری تنها روحانی بلندمرتیه ایرانی بود که بی‌پرده و رادیکال از  خمینی به دوران حیات و اقتدار او انتقاد کرد و از تنها ماندن و پرداخت هزنیه سنگین برای مواضع خود ابا نداشت، در اعتقادات و در نقد خود نه فقط به قدرت که حتی به اعتبار و محبوبیت خود نیز بی‌اعتنا بود، نه به سنجه‌ها و ارزش‌های روزمره و مصلحت گرایانه که به ارزش‌های ماندگار تاریخی نظر داشت.

منتظری به دورانی از  خمینی و نظریه ولایت مطلقه فقیه، استبداد دینی، سرکوب خشونت آمیز منتقدان و... انتقاد کرد که همه جناح‌های حکومتی، حتی چهره‌هایی که اکنون به رهبران جنبش اعتراضی بدل شده‌اند، با سرکوب و استبداد همراه و از  خمینی تبعیت می‌کردند.

 منتظری به آشکار و به صراحت  خامنه‌ای را فاقد شرایط مرجعیت و رهبری اعلام و با آزار و سرکوب مخالفان و منتقدان حکومت مخالفت کرد و رنج سال‌ها حصر خانگی، فشار تبلیغاتی و آزار و تعقیب سازمان یافته را به جان خرید.

منتظری از همان نخسین روزهای جنبش اعتراضی اخیر به حمایت همه‌جانبه از آن پرداخت و خود به یکی از مهم‌ترین منتقدان نظریه ولایت فقیه خود بدل شد و... و این همه، که  خامنه‌ای در پیام خود انکار یا پنهان می‌کند، جوهره وجودی و پاره اصلی هستی او بود.

بخش دوم، نارسیسزم پیشرفته رهبر

 خامنه ای
(چلاق الله) در بخش دوم پیام خود به انتقاد منتظری از سرکوب، شکنجه و کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی به دوران خمینی اشاره می‌کند تا نزدیک به دو دهه مبارزه سرسختانه او را با رهبری خود و با نظام استبداد کنونی انکار یا پنهان کند.

----------------------------------------------------

گرایش‌های آزادی خواهانه و انسان گرایانه و مخالفت سرسختانه  منتظری با استبداد دینی به دوران رهبری  خامنه‌ای با سال‌ها زندانی کردن او در خانه او، بازداشت مکرر و تبعید برخی فرزندان و بستگان نزدیک او، سانسور گسترده، تبلیغات و فشار سازمان یافته و مدام علیه او مجازات و منتظری به واقع به دوران رهبری  خامنه‌ای و به فرمان یا با موافقت او، و نه به دوران رهبری و حیات  خمینی، «به ابتلائات دنیوی» دچار شد.
 خامنه ای (چلاق الله) از مخالفت منتظری با شکنجه و کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی در سال ۶۷ با عبارت «امتحانی دشوار و خطير» در «اواخر عمر»  خمینی یاد می‌کند.

---------------------------------------------------------
از منظر  خامنه‌ای مواضع انتقادی منتظری در آن روزگار، و به تبع آن مواضع اپوزیسیونی او به دوران رهبری خامنه ای (چلاق الله)، نه فقط «جرم مدنی» که مجازات دنیوی در پی دارد، که «گناهی» مستوجب مجازات اخروی است و خامنه‌ای در پیام خود از خداوند برای منتظری طلب بخشش و «رحمت و مغرفت» می‌کند و از او می‌خواهد تا «ابتلائات دنيوی» منتظری را «كفاره» گناهان او «قرار دهد».

مخالفت پیگیر  منتظری با شکنجه و کشتار دسته جمعی زندانیان سیاسی در سال ۶۷ زمینه مناسبی به دست داد تا توطئه برکناری او از قائم مقامی رهبری، که  خامنه ای
(چلاق الله)، احمد خمینی و‌هاشمی رفسنجانی در آن نقش اصلی را داشتند، با توجیه سیاسی ـ شرعی همراه شود با این همه خمینی منتظری را «گناهکار» نخواند و او را به مجازات اخروی تهدید نکرد.

اما گرایش‌های آزادی خواهانه و انسان گرایانه و مخالفت سرسختانه منتظری با استبداد دینی به دوران رهبری  خامنه‌ای با سال‌ها زندانی کردن او در خانه او، بازداشت مکرر و تبعید برخی فرزندان و بستگان نزدیک او، سانسور گسترده، تبلیغات و فشار سازمان یافته و مدام علیه او مجازات و منتظری به واقع به دوران رهبری خامنه‌ای و به فرمان یا با موافقت او، و نه به دوران رهبری و حیات  خمینی، «به ابتلائات دنیوی» دچار شد.

خامنه‌ای در بخش دوم پیام خود مجازات‌های اعمال شده علیه  منتظری را با کیفر و «کفاره» گناه در روز رستاخیز معادل دیده و چنین القاء می‌کند که فرامین او در این مورد با داوری خداوند در روز رستاخیز یکسان است.

 خامنه‌ای در این پیام و در برخی سخنرانی‌های خودشان و مرتبتی برای خود قائل می‌شود که سلف او خمینی، که بر خلاف  خامنه‌ای در روندی پذیرفته به مرتبت اجتهاد و رهبری دست یافته بود، و هیج مرجع تقلیدی در تاریخ شیعه مدعی آن نشدند.

خودشیفتگی و مالیخولیای مهتری خامنه ای
(چلاق الله)، که نه فقط در این پیام که در تلاش ناکام او برای قرینه سازی بین خود و امام اول شیعیان و در مباحث پراکنده او در باره «خواص و عوام» نیز به چشم می‌خورد، روان شناسی دولتمردی را افشاء می‌کند که باز هم برخلاف سلف خود، حتی از قامتی متناسب با قبای رهبری و از ظرفیتی درخور اختیارات مستبدانه مقام خود نیز برخوردار نیست.


---------------