درور بر شما -- خوش آمدید



وضعیت حقوق بشر در ایران ار وخامت هم گذشته است به طوری که
بصورت آشکارا به حریم افراد تجاوز میشود و یا بدون هیچ دلیل قانونی برای
افراد پرونده سازی میشود"البته باید گفت که در رژیم سفاک
اسلامی(اشغالگرایران), نقض حقوق بشر با پیروی از قوانین ننگین اسلامی قانون
است که بطور کاملا محسوس توسط حکومت جنایتکار اسلامی و مزدورانش انجام
میپذیرد و آزار و شکنجه آزادیخواهان میهن پرست به اوج خود رسیده است . این
خود دلیلی محکم بر ترس جانکاه حکومتیان خونخوار و نشانگر زوال حکومت
ضحاک(جمهوری اسلامی)در ایران زمین است,بخواهیم باور کنیم یا نکنیم شمارش
معکوس برای سرنگونی رژیم جهل اسلامی دیکتاتوری آغاز شده و باید گفت که اگر
با زور اسلحه برای مدتی نچندان زیاد بتوانند گلوی آزادیخواهان رابفشارند
ولی حرکت زمان را که همان نبض میهن پرستان ایرانزمین است را نمیتوانند
متوقف کند .


جاوید ایران و ایرانی میهن پرست.

نابود باد حکومت جهل اسلامی .

=======================================

زرتشت بیا که با تو امید آید ** در شب صدای پای خورشید آید ** تاریخ اگر دوباره تکرار شود ** کعبه به طواف تخت جمشید آید **

=======================================
درود بر شما , خوش آمدید , این وبلاگ در جهت مبارزه با
حکومت فاسد و دیکتاتوری جمهوری اسلامی که با خونریزی و دروغگویی ایران را به اشغال خود در آورده طراحی شده است .
------------------------
==========================================


The first address of my face book which was blocked and Hacked by nasty Islamic regime was:

http://www.facebook.com/cyrus.parsi.31

==========================


the new address Of My face book is :

https://www.facebook.com/Cyrus.Parsi2

Please add my new address in your face book.

-------------------
My Web-blogs are :

http://Human-rights-Iran.blogspot.com



Thank you so so much

Yours sincerely

Cyrus Parsi
.

-----------------------------------------------------------------

لطفا جهت خواندن و دیدن تمامی مطالب و عکسهای موجود در این سایت به قسمتهای " آرشیو پستها " , " صفحات" و "کتابها و مطالب دیدنی و خواندنی" مراجعه فرمایید .

در ضمن تمامی پیامهای شما عزیزان
(Comments) در این وبلاگ منتشر میشود .
======================================
به اصل با شکوه خویش بازگردیم .

Face Book : https://www.facebook.com/zartoshtpage
http://www.childrenofzoroaster.org

Download Avesta(Pdf
چنبش فرزندان زرتشت
======================================

وطن امروز اسير دو سه تن بي وطن است
انهدام وطن از نکبت اين چند تن است
اين يکی لاشخور و آن دگری جغد سياه
اين يکی مرده خور و آن دگری گورکن است
آن شده پيشنماز چمن دانشگاه
واقعاً، قصه او قصه خر در چمن است
عطشِ قاضی اسلام بنازم که چنين
تشنه خون جوان و بچه و مرد و زن است
حاکم شرع به حيوان عجيبی مانَد:
که دُمش گاو و تنش خوک و سرش کرگدن است
هيأت حاکم ما هيئتِ خيرات خور است
هيأت دولت ما، دسته زنجيرزن است
روزگاری که وطن دست کفن دزدان است
عجبی نيست اگر مرده ما بی کفن است
==========================
پیروز و سربلند باشید (مدیر وبلاگ , کوروش پارسی )


۱۳۹۱ بهمن ۱۱, چهارشنبه

از استادی دانشگاه تا پدرزنی مجتبی خامنه ای

از استادی دانشگاه تا پدرزنی مجتبی خامنه ای

اینجا کلیک کنید

آیت الله احمد جنتی را بهتر بشناسیم

افزایش بی‌سابقه امام‌زاده‌ها موضوع شکایت به مجلس ایران




افزایش بی‌سابقه شمار امام‌زاده‌ها در کشور به موضوع شکایت به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس بدل شده است. ایدئولوژی حاکم و معضلات اقتصادی و اجتماعی از عوامل اصلی "کشف" امام‌زاده‌های جدید در ایران به حساب می‌آیند.
به گفته رئیس کمیسیون اصل نود قانون اساسی مجلس جمهوری اسلامی، این کمیسیون شکایتی را در دست بررسی دارد که به افزایش ۷ هزار موردی شمار مقبره امامزاده‌های ایران برمی‌گردد.

این اولین بار نیست که موضوع امام‌زاده‌ها در مجلس ایران مطرح می‌شود. آبان سال جاری نیز رئیس سازمان اوقاف ایران به کمیسیون برنامه و بودجه مجلس فراخوانده شد تا در باره افزایش شمار امامزاده‌ها و به خصوص گردش مالی و نحوه هزینه درآمدهای آنها به سوال‌های نمایندگان پاسخ دهد.

بنا به آمار سازمان اوقاف و امور خیریه "۱۰ هزار و ۶۱۵ امامزاده رسمی و مورد تایید در هشت هزار و ۵۱ بقعه" در سراسر ایران دفن شده‌اند. همین سازمان مدعی است که این امام‌زاده‌ها " فرزندان و نواده اهل بیت هستند که به ایران آمده یا در ایران بوده‌اند و همین جا نیز از دنیا رفته یا شهید شده‌اند."
تعداد امامزاده‌ها در ایران طبق آماری که در اول انقلاب گرفته شد، هزار و ۵۰۰ عدد بود. اما آمار نسبتا جدید سازمان اوقاف نشان می‌دهد که این رقم روندی صعودی داشته و تا سال ۹۰ بیش از هفت برابر شده است. به عبارت دیگر هر سال در ایران ۳۰۰ امامزاده جدید "کشف" یا به عبارت دیگر "دائر" شده است.

سخنگوی سازمان اوقاف و امور خیریه البته توجیه دیگری دارد. او گفته است که به جای لفظ کشف باید از "تصحیح آمار" استفاده کرد، زیرا «این امامزاده‌ها نوظهور نیستند بلکه وجود داشته‌اند اما بقعه‌هایشان در این چند سال کشف شده است».

زمینه‌های دوگانه افزایش امام‌زاده‌ها

افزایش شمار امام‌زاده‌ها هم سود اقتصادی دارد و منبع درآمدی برای محافل درون حکومتی به شمار می‌رود و هم در عین حال نشانه‌ای از تشدید خرافه‌پرستی در جامعه ایران تلقی می‌شود.

سوال نمایندگان کمیسیون برنامه و بودجه از رئیس سازمان اوقاف در آبان‌ماه امسال از جمله متوجه محل‌های هزینه ۲۰ درصدی بود که خود این سازمان از درآمدهای میلیاردی امامزاده‌ها برداشت می‌کند.
خبرگزاری مهر ۲۷ دی امسال به نقل از حجت‌الاسلام شرف‌خانی، معاون سازمان اوقاف خبر داد که «در ۹ ماهه اول سال جاری (۱۳۹۱) مردم بیش از ۵۱ میلیارد تومان نذورات خود را در ضریح امامزاده ها ریختند».

البته این که چگونگی درآمد امامزاده‌ها و هزینه ‌آنها مبهم و ناشفاف است و پاسخگویی سازمان اوقاف به پرسش مجلس هم نتوانسته این ابهام را رفع کند تنها یک سوی ماجراست. بخش دیگری از بحث‌انگیزبودن فعالیت امامزاده‌ها به این مسئله برمی‌گردد که به رغم درآمدزدایی این اماکن، دولت سالانه مبلغ قابل اعتنایی را به عنوان بودجه برای آنها اختصاص می‌دهد.

علی محمدی، رئیس سازمان اوقاف در گزارش خود به کمیسیون بودجه مجلس در آبان‌ماه با اشاره به این بودجه می‌گوید که دولت نتوانسته به "تعهدات" خود عمل کند.
به گفته وی «بر اساس بودجه سال ۹۰ دولت متعهد بود ۲۰ میلیارد تومان برای بقاع تامین اعتبار کند در حالی که ۱۰ میلیارد تومان آن پرداخت شد.» 
حجت‌الاسلام شرف‌خانی معاون علی محمدی هم، در دی ماه امسال کل بدهی دولت به این سازمان را ۱۸۰ میلیارد تومان عنوان کرد.
به گفته وی، سازمان اوقاف در دو بخش درون سازمانی و دولتی بودجه دارد که بخش درون سازمانی درآمدها از میزان نذورات و موقوفات تامین می شود و بودجه دولتی صرف امور جاری و کارکنان و برخی فعالیتهای فرهنگی هزینه می شود.
شرف‌خانی برای مثال یکی از هزینه‌های سازمان اوقاف را برگزاری سالانه ۱۶۶۴ مسابقه قرآنی اعلام کرد که در جریان آنها باید تغذیه و اسکان ۹۰۰ هزار نفر تامین شود، در حالی که "بودجه دولت تنها کفاف ۲ مسابقه را می‌دهد".

بحران اقتصادی و اجتماعی و "امدادهای غیبی"


تنها یک پنجم امامزاده‌های ایران شناسنامه دارند

ایران دارای بیش از ۱۰ هزار اما‌م‌زاده است. تنها ۴ هزار امامزاده را به امام هفتم شیعیان نسبت می‌دهند.

در ۷۰ متری ارگ دوره ساسانی حرم می‌سازند

ورای سود و منافع اقتصادی در افزایش تعداد امامزاده‌ها، گسترش خرافه‌پرستی در جامعه نیز یکی دیگر از عوامل این افزایش تلقی می‌شود.
به عقیده کارشناسان تفکر حاکم بر حکومت ایران و تبلیغ مداوم آموزه‌های ایدئولوژیک در باره "کارایی" دعا و نذورات و "امدادهای غیبی" در گشایش مشکلات شهروندان از رسانه‌های رسمی، سهم کمی در این گونه گرایش‌های جامعه ندارد. رجوع فزاینده به امامزاده‌ها و سکه‌شدن بازار رمالان و فالگیران نشانه‌ای از همین روند به حساب می‌آید.

خود آمار رسانه‌های رسمی نیز نشاندهنده این واقعیت است که با تشدید هر چه بیشتر فشارهای اقتصادی و اجتماعی و برآورده نشدن آرزوهای متعارف شهروندان روآوردن به "امدادهای غیبی" و باور به گره‌گشایی نذورات و دخیل‌بستن به امامزاده‌ها افزایش چشمگیری یافته است.

آنجا که امید به بهبودی واقعی زندگی در جامعه کم می‌‌شود و افراد جامعه توانایی برآورده کردن نیازها و خواسته‌هایشان را از لحاظ اقتصادی و اجتماعی ندارند یا نمی‌‌توانند به خواسته‌هایی مثل ازدواج، طلاق، کار و... دست پیدا کنند به خرافات و فالگیری رو می‌آورند.
این که خرافه‌پرستی حالا دیگر به بخش‌های بی‌سواد یا فرودست جامعه محدود نمانده و روز به روز درمیان بخش‌های تحصیلکرده نیز رخنه و رواج فزونتری می‌یابد بیشتر در همین چارچوب تبیین و تحلیل می‌شود.

با تدوام تبلیغات معطوف به خرافه‌پرستی از رسانه‌های رسمی و با تشدید بحران در گستره سیاسی و اقتصادی ایران و کورشدن هر چه بیشتر روزنه‌های امید شهروندان به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی خود می‌توان پیش‌بینی کرد که شمار امامزاده‌های کشور بیش از پیش رو به افزایش برود.
رسیدگی و مقاومت احتمالی کمیسیون اصل نود مجلس نیز در مقابل این روند هم شاید بی‌ثمر بماند و با عدم استقبال و بی‌توجهی مسئولان و محافل ذینفع روبرو شود.
منبع:دویچه وله فارسی

محمد نوری زاد: ای کاش انقلاب نمی کردیم

 محمد نوری زاد، به نمایندگی از نسل انقلابی های پشیمان و شرمنده و البته نجیب و راستگو، با پیش چشم داشتن استبداد عمیق شاهنشاهی و تجربه استبداد عمیق تر و گسترده تر جمهوری اسلامی و فسرده و فرسوده از کردار شیخ و شاه و پیش و بیش از آن، دلخسته از مردمی که به جای عمل بر اساس تدبیر و آگاهی، بر امواج احساس سوار می شوند، با اذعان به اینکه «گفتن این "ای کاش" برای همچو منی بسیار ناگوار است»، می نویسد: «براستی اگر در سال پنجاه و هفت انقلاب نمی کردیم، اکنون – در سال نود و یک شمسی – در کدام نقطه و در کجا ایستاده بودیم؟...؛ اگر انقلاب نمی کردیم، آبادانی و رفاه عمومی و رونق اقتصادی حتماً بسیار مطلوب تر از امروز بود...؛ افسوس که ما انقلابیون، از نعمت عقل، بهره ی فراوانی نداشتیم. و با انقلابی غیرضروری، بختِ مهیا و عنقریبِ خود را تاراندیم. جوری که هم خود را و سرمایه های خود را تباه کردیم، و هم اعتبار خدا و دین خدا را در این ملک فرو کاستیم...؛» او در این مقایسه، جانب انصاف را فروگذار نمی کند و می نویسد: «منصفانه بنگریم؛ اشتباهات و جنایت های آن دوره هم کم نبود. مهم این است که آن دوره در مقایسه با این دوره، نمره قبولی بیشتری دارد. همین، و نه بیشتر.» او چند روز پیش نیز در برنامه «بی پرده، بی تعارف» در مقابل مردم اظهار شرمندگی کرد و از آنان پوزش خواست.

ناگفته ها از محمد نوری زاد  ، اینجا کلیک کنید

 

۱۳۹۱ بهمن ۶, جمعه

۵ بهمن ماه ۱۳۹۱: حکم قطع دست یک مرد جوان امروز در ملأ عام در شیراز اجرا شد




حقوق بشر ایران، ۵ بهمن ماه ۱۳۹۱: حکم قطع دست یک مرد جوان امروز در ملأ عام در شیراز اجرا شد. بر اساس همین گزارش این فرد به نام "ا.س.ح " ۲۹ ساله، به اتهام سرکردگی یک باند سرقت به قطع ید محکوم شده است. به گزارش ایسنا این فرد همچنین به اتّهام سرقت به ۳ سال حبس و به اتهام رابطه مشروع به ۹۹ ضربه شلاق محکوم شده است. ایسنا همچنین عکس‌های مربوط به قطع چهار انگشت دست راست این زندانی را منتشر کرد.
اين گزارش حاكي است همدستان این فرد نيز "كه در انجام سرقت ها مشاركت داشته اند به مجازات هاي مشابه قطع يد، حبس و شلاق محكوم شده اند."
چهار روز پیش مقامات حکومت ایران دو جوان تهرانی را به اتّهام "زورگیری" در ملا عام به دار آویختند. در ۹ روز گذشته دستکم شش نفر در ملأ عام در شهرهای تهران، پاکدشت ورامین،ارومیه و سبزوار اعدام شده اند و احکام شلاق در ملأ عام چهار نفر اجرا گردیده است.
سازمان حقوق بشر ایران اجرای این حکم قرون وسطایی را شدیدا محکوم کرد. محمود امیری مقدم سخنگوی این سازمان گفت:" کمپین حکومت ایران برای ایجاد وحشت در جامعه شدت گرفته است. ما به شدت نگران این هستیم که در صورت عدم واکنش‌های شدید بین المللی، مردم و بخصوص کودکان ایران تا انتخابات ریاست جمهوری خرداد ماه شاهد اجرای احکام قرون وسطایی بیشتری در ملأ عام باشند". امیری مقدم همچنین اضافه کرد: "ما از سازمان ملل، جامعه اروپا و تمامی‌ کشورهایی که با ایران روابط دیپلماتیک دارند می‌خواهیم تا حکومت ایران را محکوم کرده و در مقابل کمپین وحشت حکومت واکنش شدید نشان دهند. رهبران ایران از جمله علی‌ خامنه‌ای و لاریجانی رئیس قوّه قضائیه بدانند که در آینده باید پاسخگوی این جنایات خود باشند".



Iranian Authorities Continue to Terrorize: Young Man’s Fingers Amputated in Public - IHR Urges International Community To React


Iran Human Rights, January 24: Iranian authorities’ campaign of conducting public, medieval punishments continues. A state-run Iranian news agency reported that the amputation sentence of a prisoner was carried out in public today in the city of Shiraz (southern Iran).
According to the report, the prisoner was a 29-year-old man, identified as "A. S. H." He was sentenced to amputation of four fingers on the right hand and three years in prison and 99 lashes for engaging in an "immoral relationship".
The Chief Prosecutor of Shiraz warned that similar sentences for several other prisoners will be carried out in the near future.
Iranian authorities have increased the implementation of public sentences, like lashings, executions and amputations, in recent months. Two young men were hanged publicly on 20 January for allegedly taking part in a mugging in Tehran.
Iran Human Rights condemns today’s barbaric public punishment and urges the international community to react. Mahmood Amiry-Moghaddam, the spokesperson of IHR said: ”It seems that the Iranian authorities’ campaign of terrorizing people through public, medieval punishments has no limits. Unless the international community displays a strong reaction, Iranians, especially children, will be forced to witness more public hangings, lashings and amputations— especially as the June 2013 Presidential election nears."
Amiry-Moghaddam continued: "We urge the UN, EU and all countries with diplomatic ties with Iran to condemn these barbaric punishments immediately. The Iranian leadership, among them The Supreme leader Ali Khamenei and the Head of Judiciary Larijani must be held accountable for these crimes."

 

۱۳۹۱ بهمن ۴, چهارشنبه

کیست که دیگر نداند امروز بازجویان وزارت اطلاعات و سپاه هستند که بر دادسرا‌ها و دادگاه‌ها حاکمند

کیست که دیگر نداند امروز بازجویان وزارت اطلاعات و سپاه هستند که بر دادسرا‌ها و دادگاه‌ها حاکمند

کیست که دیگر نداند امروز بازجویان وزارت اطلاعات و سپاه هستند که بر دادسرا‌ها و دادگاه‌ها حاکمند
جرس: زندانی سیاسی محمدامین هادوی، طی نامه ای دیگر به رییس قوه قضائیه، با رد ادعاهای وی در مورد وضعیت زندانها و زندانیان،خاطرنشان کرد: "احتمالا می‌دانید که طبق قانون اساسی شکنجه ممنوع است و بعید است که ندانید در بازداشتگاه‌های امنیتی – اطلاعاتی و همچنین در نوع زندان‌ها و بازداشتگاه‌های دیگر متهمان تحت چه شکنجه‌های روحی و جسمی نظیر بی‌خوابی دادن – فرو بردن سر متهم در کاسه توالت پر از نجاست – مزاحمت برای خانواده متهمان و تهدید و تطمیع آن‌ها – ایجاد جو روانی سنگین تا شکنجه‌های روانی مانند نگهداری طولانی مدت در سلول انفرادی قرار می‌گیرند تا به آنچه بازجویان می‌خواهند اعتراف کنند. داستان غم انگیز ستار بهشتی جدید‌ترین نمونه از این موارد بود که نه اولین آن‌ها و نه آخرین آنهاست و نهایتا گزارش و نظرات این بازجویان مبنای حکم قاضی مستقل شماست و در موارد بسیاری گردش کار نوشته شده بوسیله بازجو عینا در حکم قاضی مستقل می‌آید و در مواردی قاضی به جای اینکه به عنوان فردی بی‌طرف پرونده را بررسی کند انواع و اقسام توهین‌ها و فحاشی‌ها را در جلسه دادگاه و پیش از اثبات جرم و صدور حکم نثار متهم می‌کند کاملا روشن است پیش از دادگاه حکم مشخص شده است. برخی قضات نیز صریحا اظهار می‌کنند گزارش نهادهای اطلاعاتی امنیتی برای ما قطعی است مگر اینکه متهم خلاف آن را اثبات کند که بخوبی معنای استقلال قاضی و استقلال قوه قضائیه را از قوه مجریه می‌رساند. این است معنای استقلال قاضی و قوه قضاییه مستقل؟"

این زندانی سیاسی و فرزند اولین دادستان پس از انقلاب، در نامه  خود به صادق لاریجانی آورده است: ادعا کرده‌اید که وزراء و… و هیات‌های خارجی از جمله برخی از سازمان‌های بین المللی در دوران مسئولیت شما از زندان‌ها بازدید کرده‌اند، زندانیان سیاسی سال ۸۸ که پیش از شروع کار شما در این سمت در زندان بوده و هستند قاطعانه می‌گویند که این ادعا واقعیت ندارد و هیچ هیات خارجی و یا نماینده‌ای از سازمان‌های بین المللی یا فردا یا هیاتی معتبر و بی‌طرف از داخل کشور با این زندانیان دیداری نداشه است، در صورتی که موردی بوده و در غیر از نامه در عمل هم صداقت وجود دارد بهتر است برای روشنگری آن را اعلام کنید.


به گزارش کلمه، متن کامل این نامه به شرح زیر است:


بسم الله الرحمن الرحیم
حصرت آیت الله صادق لاریجانی رئیس قوه قضائیه
مدتی قبل در مناقشات و مجادلات میان شما و آقای محمود احمدی‌نژاد، نامه‌ای از شما خطاب به وی در روزنامه‌های مورخ ۴/۸/۹۱ منتشر شد که مطالبی درباره مسائل مربوط به دستگاه قضایی و وضع زندان‌ها در آن آمده بود و نیز مکتوبات و نامه نگاری‌هایی که پس از آن به خصوص در تاریخ ۱۳/ ۱۰ /۹۱ در جراید منتشر شد که برای ما زندانیان سیاسی که دادگاه‌ها، قضات و زندان‌های شما را تجربه کرده‌ایم، سکوت در مقابل آن‌ها جایز نیست، اما برای رفع شائبه دفاع از رئیس دولتی که در نتیجه پایمال کردن حق انتخاب مردم بر این مسند نشسته است، این نوشته را به تاخیر انداختم. مسلما فردی که رای مردم را پایمال کرده و ملت رشید ایران را خس و خاشاک می‌خواند نه صلاحیت و نه قصد دفاع از حقوق ملت را دارد.


در این فاصله داستان غم انگیز شکنجه و قتل ستار بهشتی اتفاق افتاد و در پی آن گزارشات و مصاحبه‌های متناقض از دادستان کل کشور – دادستان تهران – فرمانده نیروی انتظامی- برخی نمایندگان بی‌سواد و مغرض مجلس و در ‌‌نهایت گزارش ناقص و خلاف واقع کمیسیون امنیت ملی که در تاریخ ۱۷ / ۱۰ / ۹۱ در مجلس خوانده شد، برای بسیاری از مطالبی که می‌خواستم بگویم، آفتاب آمد دلیل آفتاب. البته و صد البته برای ما قابل درک است که شما نگذارید کسی از زندان اوین و سایر زندان‌ها بازدید کند تا از فجایعی که در زندان‌ها گذشته و می‌گذرد افراد کمتری مطلع شوند.


طبق اصل ۱۵۷ قانون اساسی، رئیس قوه قضائیه باید فردی مجتهد و عادل باشد و قاعدتا شما خود را واجد این شرایط می‌دانید که در اینجایگاه نشسته‌اید، به نظر می‌رسد بخشی از مطالبی که در نامه مورخ ۴ / ۸ / ۹۱ آورده‌اید حقیقت نداشته است. در نامه‌تان در چند جا ذکر کرده‌اید که طبق اصل ۱۵۷ قانون اساسی، رئیس قوه قضائیه از سایر قوا از جمله فوه مجریه مستقل است. البته اگر بر اساس قانون اساسی و همچنین بر اساس عقل عمل شود، قوه قضائیه باید مستقل باشد، ولی حتما خود شما بخوبی مطلعید که در بازجویی‌ها، دادسرا‌ها و دادگاه‌ها چقدر قوه قضائیه مستقل عمل می‌کند! کیست که دیگر نداند امروز این بازجویان وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران که همه خارج از قوه قضائیه هستند بر دادسرا‌ها و دادگاه‌ها حاکمند، حکم قضات را آن‌ها تعیین می‌کنند و در برخی موارد حتی حکم را نیز آن‌ها می‌نویسند و قضات مستقل قوه قضائیه مستقلا فقط آن را امضا می‌کنند!


احتمالا می‌دانید که طبق قانون اساسی شکنجه ممنوع است و بعید است که ندانید در بازداشتگاه‌های امنیتی – اطلاعاتی و همچنین در نوع زندان‌ها و بازداشتگاه‌های دیگر متهمان تحت چه شکنجه‌های روحی و جسمی نظیر بی‌خوابی دادن – فرو بردن سر متهم در کاسه توالت پر از نجاست – مزاحمت برای خانواده متهمان و تهدید و تطمیع آن‌ها – ایجاد جو روانی سنگین تا شکنجه‌های روانی مانند نگهداری طولانی مدت در سلول انفرادی قرار می‌گیرند تا به آنچه بازجویان می‌خواهند اعتراف کنند. داستان غم انگیز ستار بهشتی جدید‌ترین نمونه از این موارد بود که نه اولین آن‌ها و نه آخرین آنهاست و نهایتا گزارش و نظرات این بازجویان مبنای حکم قاضی مستقل شماست و در موارد بسیاری گردش کار نوشته شده بوسیله بازجو عینا در حکم قاضی مستقل می‌آید و در مواردی قاضی به جای اینکه به عنوان فردی بی‌طرف پرونده را بررسی کند انواع و اقسام توهین‌ها و فحاشی‌ها را در جلسه دادگاه و پیش از اثبات جرم و صدور حکم نثار متهم می‌کند کاملا روشن است پیش از دادگاه حکم مشخص شده است. برخی قضات نیز صریحا اظهار می‌کنند گزارش نهادهای اطلاعاتی امنیتی برای ما قطعی است مگر اینکه متهم خلاف آن را اثبات کند که بخوبی معنای استقلال قاضی و استقلال قوه قضائیه را از قوه مجریه می‌رساند. این است معنای استقلال قاضی و قوه قضاییه مستقل؟


عملکرد این گونه قضات که شرح آن رفت به نحوی بوده و هست که می‌تواند آبروی قضات شریف و سالمی را که در آن قوه هستند را نیز ببرد و این عملکرد‌ها می‌تواند آن را نیز بدنام کند. ما شاهد بودیم در موارد معدودی که یک پرونده سیاسی به دست قاضی مستقلی افتاده که حکم مورد نظر دستگاه های امنیتی را صادر نکرده، پرونده آنقدر دست به دست شده تا سرانجام یکی از قضات مقبول نهادهای امنیتی با حکمی غیر قانونی و نامشروع نظر مقام‌های امنیتی را تامین کرده است. نگاهی به روند دادگاه‌های فرمایشی متهمان سیاسی در چند سال گذشته و به خصوص حوادث پس از انتخابات موید این مدعاست که پرونده متهمان سیاسی بشکل سازماندهی شده و دستوری در دادگاه بدوی منحصرا در اختیار ۳ شعبه – ۱۵ (صلواتی) – ۲۶ (پیر عباسی) و ۲۸ (مقیسه) قرار می‌گیرد و دادگاه تجدید نظر صرفا در اختیار دو شعبه ۳۶ (زرگر) و ۵۴ (موحد) قرار می‌گیرد، آیا چنین شعب‌های گزینش شده در دادگاه‌های بدوی و تجدید نظر نمی‌تواند تقویت کننده‌ای این گزاره باشد که این قضات صرفا بر اساس دستوارت داده شده عمل می‌کنند؟


ادعا کرده‌اید که وزراء و… و هیات‌های خارجی از جمله برخی از سازمان‌های بین المللی در دوران مسئولیت شما از زندان‌ها بازدید کرده‌اند، زندانیان سیاسی سال ۸۸ که پیش از شروع کار شما در این سمت در زندان بوده و هستند قاطعانه می‌گویند که این ادعا واقعیت ندارد و هیچ هیات خارجی و یا نماینده‌ای از سازمان‌های بین المللی یا فردا یا هیاتی معتبر و بی‌طرف از داخل کشور با این زندانیان دیداری نداشته است، در صورتی که موردی بوده و در غیر از نامه در عمل هم صداقت وجود دارد بهتر است برای روشنگری آن را اعلام کنید.


در این مدت ما شاهد بوده‌ایم که زنده یاد هدی صابر صرفا به دلیل عدم رسیدگی مسئولین زندان به بیماری وی درگذشت، واقعه‌ای که عینا برای آقای احمد قابل و برخی افراد ناشناخته دیگر نیز تکرار شده که در مواردی از آن‌ها تهمد کاملا مشهود بوده است. در همین مدت تعدادی از زندانیان سیاسی به خصوص چهره شناخته شده آن‌ها، به بیماری صعب العلاج یا بیماری‌های ناشناخته‌ای مبتلا شده‌اند که پیش از زندان هرگز چنین بیماری‌های نداشته‌اند و به طور جدی می‌توان گفت بعلت مسامحه و سهل انگاری مقامات مسئول در خصوص رسیدگی جدی به بیماری‌هایی زندانیان، این امر می‌تواند تبعات ناگواری را در پی داشته باشد، نگرانی که اینک بطور جدی در مورد مهندس موسوی و آقای کروبی نیز ایجاد شده است.


سخن از بی‌قانونی و اقدامات خلاف اسلام و انسانیت در زمان بازداشت، محاکمه، صدور حکم قضایی و زندان برای معترضان اجتماعی و فعالان سیاسی پس از انتخابات بسیار فرا‌تر از این مسائل است که امید می‌رود روزی نظام به این نتیجه برسد که با واکاوی پرونده انتخابات سال ۸۸ حقایق بر هماگن روشن شود، هماهنگونه که بازخوانی پرونده‌های نظیر قتل‌های زنجیره‌ای، کهریزک و قتل ستار بهشتی زوایای غیر انسانی و غیر قانونی برخورد‌ها را عیان ساخت اما به دلیل نبود عزم و اراده جاری مانع از تکرار چنین وقایعی نگرد ید.


شما و رئیس دولت در نامه‌هایتان صحبتی از مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم و مبارزه با مفاسد اقتصادی نیز رانده‌اید، طبیعی است که مردم این حرف‌ها را بجز طنز تلقی نکنند چون همه بخوبی می‌دانند که عامل اصلی مشکلات اقتصادی و معیشتی آن‌ها ریشه در عملکرد ناصواب و نابخردی برخی مسئولان امروز کشور دارد، آن‌ها که ادعا می‌کردند می‌خواهند با رئیس دولتی که در نتیجه پایمال کردن حق انتخاب مردم نفت را سر سفره مردم بیاورند هر آنچه را خود مردم در سفره داشتند نیز بر باد دادند و فقط سفره‌های مردم را خالی کردند.


در باب مبارزه با مفاسد اقتصادی هم وقتی در جراید می‌خوانیم که معاون اول رئیس دولت و برادر و معاون رئیس قوه قضائیه از متهمان پرونده‌های بزرگ مقاسد اقتصادی و زمین خواران هستند، طبیعی است که مردم همزمان با سفره‌های خالی خود شاهد گسترده‌ترین فسادهای اقتصادی آنهم توسط برخی از کارگزاران و منتصبان و منسوبان ارکان حکومت باشند چون اختلاس ۳۰۰۰ میلیاردی و بیمه و خیابان فاطمی، دیگر این شعار‌ها را باور نخواهند کرد. البته این را هم باید شاهد باشند که برخی مسئولان ارشد دولت قبلی دائما شعار مبارزه با فساد سر می‌دادند امروز به قوه قضائیه دستور می‌دهند پرونده مفاسد کلان اقتصادی این مقامات پیگیری نشود، چون پیش بینی می‌شود در صورت پیگیری بسیاری از اسرار هویدا خواهد شد.


بند ۳۵۰ زندان اوین
محمدامین هادوی

۱۳۹۱ بهمن ۳, سه‌شنبه

بازگشت سنگسار به لایحه مجازات اسلامی







۱۳۹۱ دی ۲۵, دوشنبه

"نیروی انتظامی" پنج نفر رو که موسیقی زیرزمینی کار می کردند را دستگیر کرد




  در خبرها اومده که "نیروی انتظامی" پنج نفر رو که موسیقی زیرزمینی کار می کردند رو دستگیر کرده. فکر می کنی لابد دوباره یه سری از این گروه های موسیقی زیرزمینی که قبلاً تحت عناوینی چون شیطان پرستی و این جور اتهام ها دستگیر میشدند، دستگیر شدند اما خیلی طول نمی کشه که اسامی این دستگیر شده ها رو می فهمی. روزبه بمانی (ترانه سرا)، علیرضا افکاری (آهنگساز)، افشین مقدم (ترانه سرا) و فرزاد فتاحی (آهنگساز و خواننده). این بار خبری از شیطان و شیطان پرست ها نیست قرعه این بار به نام یه عده از موجه ترین و پرطرفدارترین ترانه سراها و آهنگ سازهای داخلی خورده. اتهام این افراد هم دادن ترانه و ساختن آهنگ برای خواننده های برون مرزیه که یه عده شون این روزا لس آنجلس نشینند.
 جهانی شدن مثل خیلی چیزهای دیگه در این حکومت گویا معنایی نداره. انگار ما هفتاد میلیون نفر مردمی که داریم در داخل ایران زندگی می کنیم ساکنین یه جزیره دورافتاده ایم که نباید هیچ مراوده ای با آدمای خارج این جزیره داشته باشند. این بالادستی ها هستند که میتونند مشخص کنند با چه کسانی باید نشست و برخاست کنیم و با چه کسانی نه.  تو بحث این مراودات هم طبق معمول خودی و غیرخودی وجود داره. میشه اسدالله نیک نژاد، کارگردان فیلم های آنچنانی باشی که وقتی خبر رسید پروژه میلیاردی یه فیلم به این کارگردان «فیلم های خاص» داده شده صدای مجلس و مجلس نشین ها رو هم در اورد اما چون به از ما بهترون ها وصل بود  بدون هیچگونه تهدید و هیچگونه مشکلی در داخل ایران و زیر نظر وزارت فخیمه ارشاد به فعالیتش ادامه داد  اما اگر غیر خودی باشی می تونی مثل این بچه ها به خاطر ترانه های «غیرمبتذل و ترانه هایی که یه سر و گردن از خیلی از ترانه هایی که این روزها گفته میشه، بالاتره» دستگیر بشی و روانه زندان!

این بچه ها قطعاً خیلی در زندان نخواهند موند و آزاد خواهند شد. بچه هایی که بعد آزادی و این که کار کردن در داخل براشون دیگه امکان پذیر نیست، چمدون هاشون رو می بندند و مثل خیلی های دیگه ای که تو این سی سال تن به مهاجرت دادند از ایران میرند و فردا میشند یکی از همون خواننده ها یا ترانه سراهای لس آنجلس نشین!  مهاجرت و دل کندن ازاین سرزمین انگار تو تقدیر خیلی از جوون های این سرزمین نوشته شده. انگار برای موندن چاره ای جز رفتن و دل کندن نداری.

هفتاد و چهار ضربه شلاق به جرم سگ بازی در قم

کلاسه پرونده : 8809982501800944  

 

مرجع رسیدگی کننده : شعبه صدویکم دادگاه عمومی جزایی دادگستری شهرستان قم
شاکی : دادستان عمومی و انقلاب قم عطف به کیفرخواست  شماره 8009444/88 صادره از شعبه هشتم دادیاری
متهم: 1- احمد مهر علیان 2- علی صراف
اتهام : به نمایش گذاشتن چیزی که عفت و اخلاق عمومی را جریحه دار می کند (سگ بازی در خیابان)

گردشکار :
 دادستان عمومی و انقلاب قم عطف به کیفرخواست شماره 8009444/88 صادره از شعبه هشتم دادیاری به اتهام جریحه دار کردن عفت عمومی با سگ بازی در محل عمومی نسبت به متهمین احمد مهر علیان و علی صراف اقدام به صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست با توجه به گزارش مامورین انتظامی و ارسال پرونده به دادگاه می نماید که با توجه به اینکه متهمین حضور یافته و اظهار می دارند که قبول داریم در خیابان سگ به همراه داشتیم ولکن نمی دانستیم که این کار جرم بوده و تقاضای بخشش را داریم دادگاه با توجه به گزارش مامورین انتظامی که حاکی از به همراه داشتن سگ در خیابان و نیز اقرار متهمین می باشد و با توجه به اینکه اقدام متهمین عفت و اخلاق عمومی را جریحه دار می نماید و با توجه به قرار مجرمیت و کیفرخواست به عمل آمده از سوی شعبه هشتم دادیاری دایر بر جریحه دار کردن عفت و اخلاق عمومی با سگ بازی در محل عمومی به شرح ذیل اقدام با اتخاذ تصمیم و صدور رای می نماید.

رای دادگاه :
 در رابطه  با اتهام آقایان 1- احمد مهر علیان فرزند محمد 28 ساله 2- علی صراف فرزند حسین 29 ساله دائر بر جریحه دار کردن عفت عمومی با سگ بازی در محل عمومی با توجه به محتویات پرونده گزارش مرجع انتظامی نحوه دستگیری متهمان تحقیقات معموله منجر به صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست صادره از سوی دادسرای عمومی و انقلاب نحوه اظهارات و اقاریر متهمان در مرجع انتظامی و دادسرا و اینکه نامبرده علیرغم ابلاغ و اطلاع در جلسه دادگاه حاضر نگردیده و لایحه دفاعیه نیز تقدیم ننموده اند مویدا به سایر امارات و قرائن موجود در پرونده که همگی حاکی از آن است سگ که موجود نجس است متعلق به متهم ردیف اول بوده که در خیابان بوعلی فلکه بستنی از پرترددترین و شلوغ ترین خیابانهای اصلی شهر و به دست متهم ردیف دوم داده و در مرئی و منظر عموم سگ بازی می نموده اند فلذا بزه انتسابی محرز و مسلم تشخیص داده شد دادگاه با استناد به ماده 10 و 638 از قانون مجازات اسلامی هریک از متهمان را به تحمل هفتاد و چهار ضربه شلاق تعزیری محکوم می نماید و یک قلاده سگ مکشوفه نیز چون موجود نجس می باشد و آلودگی های فراوان دارد معدوم گردد رای صادره غیابی و ظرف ده روز پس از ابلاغ قابل واخواهی در این شعبه و سپس ظرف بیست روز قابل اعتراض در دادگاه تجدیدنظر مرکز استان قم می باشد .

کشته شدن یک فعال دانشجویی زیر شکنجه های وحشیانه ماموران امنیتی حکومت اسلامی در ایران

آبی را به رنگ اسمان میشناختیم که آن هم ز یادمان رفت ... "ایرانم" از هجوم جنایات حکومت متعفن اسلامی "خاکستری شده" .

کشته شدن یک فعال دانشجویی (
کرامت‌الله زارعیان) زیر شکنجه های وحشیانه ماموران امنیتی حکومت اسلامی در ایران



یکی از شرکت‌کنندگان تظاهرات بعد از انتخابات سال ٨٨، از سوی مأموران اطلاعاتی حکومت اسلامی ایران به طرز فجیعی کشته شد. کرامت‌الله زارعیان فرزند حاج فرج‌اله بعد از بازداشت‌های مکرر توسط اداره‌ی اطلاعات شهرستان جهرم، سرانجام در روز نهم آذرماه امسال جسد وی در وان حمام در تهران پیدا گردید. آژانس خبررسانی کُردپا بعد از ارسال گزارشی درباره‌ی وقوع این حادثه، با خواهر این جوان ٢٧ ساله تماسی تلفنی برقرار نمود و از جزئیات کشته شدن برادرشان پرسش گردید. حکیمه زارعیان به آژانس کُردپا گفت:بعد از تظاهرات انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری و در شهریور ٨٨ برادرم، کرامت‌الله، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و بعد از مدتی آزاد شد. وی در ادامه افزود: به سبب فشار مأموران اطلاعاتی، وی مجبور به ادامه تحصیل در کشور سنگاپور شد و پس از بازگشت در فرودگاه بازداشت و بعدها در بهمن‌ماه ٨٩ طی تماسی تلفنی با خانواده، او را در شهر جهرم رها کرده بودند. کرامت‌الله زارعیان که دو برادر خود را در جنگ هشت ساله‌ی ایران – عراق از دست داده است جهت تحصیل رهسپار دانشگاه تهران می‌شود و در دانشکده‌ی هنرهای نمایشی – کارگردانی مشغول به تحصیل می‌شود که برای بار چندم توسط اداره‌ی اطلاعات در شهریورماه ٩١ احضار و مورد بازجویی قرار گرفته و از وی خواسته می‌شود که ایران را ترک کند. حکیمه زارعیان مدعی شد که برادر وی در زندان مورد شکنجه واقع شده و مأموران امنیتی درصدد گرفتن اعترافات اجباری از کرامت‌الله بودند. سرانجام در تماس تلفنی که روز نهم آذرماه ٩١ با خانواده‌ی وی در شهر جهرم داشته‌اند به آنان اطلاع می‌دهند که برای فرزندشان حادثه‌ای روی داده و کرامت‌الله فوت کرده است. چهار روز قبل از این حادثه یعنی پنجم آذرماه، این شهروند ٢٧ ساله با خانواده تماسی تلفنی داشته‌اند. خواهر این دانشجوی جهرمی به آژانس کُردپا گفت که برادرش بر اثر شکنجه‌ی نیروهای امنیتی دچار قطع نخاع شده و بعد از کشتن کرامت‌الله، جسد وی را در وان حمام منزل اجاره‌ای در خیابان نظام‌آباد تهران و زیر دوش آب گرم رها کرده بودند که به سبب گرمای مرطوب حمام بخاطر باز بودن آب گرم کاملا فاسد شده به طوری که به سختی قابل شناسایی بود. حکیمه زارعیان در پایان اذعان نمود که بعد از پیگیری‌های خانواده از چگونگی فوت کرامت‌الله، پلیس اجازه پیگیری صادر نمی‌کرد و نیز پیشنهاد ٢٠٠ میلیون تومانی جهت صرف‌نظر از شکایت خانواده به ما داده شد. خانواده‌ی زارعیان تحت مراقبت شدید نیروهای امنیتی می‌باشند و به آنان هشدار داده شده که از هرگونه تماس با رسانه‌های خودداری کنند. کرامت‌الله زارعی متولد ١٣٦٤ و عضو جنبش سبز بوده است. نام وی در لیست یکصد نفری بوده که در حوادث بعد از انتخابات بازداشت شده بودند.

حکومت جنایتکار اسلامی در ایران ویروسی ساخته که یک سوم جمعیت اروپا را نابود کرد! / ایران از طریق حشرات، ویروس ها را پخش می کند! + تصویر ماهواره ای!

حکومت جنایتکار اسلامی در مکانی در مرزن اباد به وسیله ی 12 دانشمند روس و 28 دانشمند بومی در حال کار بر روی این ویروس ها است.»! این 8 ویروس شامل سیاه زخم، انسفالیت( که طی توافق دو سال پیش با چاوز به ایران داده شد)، دانه های زرد، سارس، ابولا، وبا، ابله و طاعون می شود. تهران در عین حال بر روی حشراتی به منظور حمل این ویروس ها و تزریق آن به کشورهای دشمن کار کرده است.


فردی که در رسانه های آمریکا از او به عنوان جاسوس سیا در ایران یاد می شود، مدعی ساخت ویروس های کشنده توسط ایران شد.

به گزارش سرویس بین الملل انتخاب Entekhab.ir به نقل از ورد نت دیلی، دانشمندان

حکومت جنایتکار اسلامی طی طرحی وحشتناک به منظور به زانو درآوردن غرب و با ایجاد تغییرات ژنتیکی، ویروسی جدید تولید کرده است.

به نوشته این رسانه، این دانشمندان با کمک روسیه و کره شمالی 8 ویروس به شدت خطرناک را دارا است که اگر از آنها استفاده کند، میلیون ها نفر کشته می شوند!

به گفته این فرد ایرانی که مدعی جاسوسی در ایران است، «ایران در مکانی در مرزن اباد به وسیله ی 12 دانشمند روس و 28 دانشمند بومی در حال کار بر روی این ویروس ها است.»!

در ادامه این گزارش مضحک آمده است: این 8 ویروس شامل سیاه زخم، انسفالیت( که طی توافق دو سال پیش با چاوز به ایران داده شده است)، دانه های زرد (با کمک کره شمالی) سارس، ابولا، وبا، ابله و طاعون می شود. تهران در عین حال بر روی حشراتی به منظور حمل این ویروس ها و تزریق آن به کشورهای دشمن کار کرده است.

حکومت جنایتکار اسلامی با کمک کره شمالی در ویروس آبله ، تغییرات ژنتیکی ایجاد کرده است که واکسن های فعلی را در مقابل آن ناکارامد می کند.

براساس پژوهش ایران، حشرات می توانند به عنوان حامل این طاعون که "مرگ سیاه" نام دارد، اقدام کنند!

به گزارش سرویس بین الملل انتخاب Entekhab.ir به نقل از ورد نت دیلی، در ابتدا، این طاعون در قرون وسطی پدید آمد که یک سوم جمعیت اروپا را کشت و سپس در قرن 19 در اسیا ظاهر شد و میلیون ها تن را در هند و چین نابود کرد.

ایران معتقد است که این حملات بیلوژیکی به او منتسب نخواهد شد، چراکه این ویروس ها را از طریق کانال های تجاری به اروپا و از طریق مکزیک به درون امریکا می تواند انتقال دهد!

۱۳۹۱ دی ۲۰, چهارشنبه

حکومت ايران با کارت‌های ملی جديد کاربران اينترنت را شناسايی می‌کند

حکومت ايران با کارت‌های ملی جديد کاربران اينترنت را شناسايی می‌کند

تارنمای نشريه اشپيگل اعلام کرد حکومت ايران کارت‌های شناسايی جديدی را معرفی کرده است که بيومتريک هستند و هم‌زمان در اينترنت از آن استفاده می‌شود. اقدامی استراتژيک برای کنترل هر چه بيشتر مخالفان در اينترنت.

اين نشريه آلمانی روز گذشته، شنبه چهارم آذرماه (۲۴ نوامبر) در گزارش خود نوشت حکومت ايران گام ديگری به سوی نظارت کامل بر شهروند
ان ايرانی برداشته است.

محمدابراهيم طريقت، قائم‌مقام مجری طرح کارت هوشمند ملی ۹ آبان‌ماه سال جاری از آغاز عمليات صدور اين کارت در استان قم از روز ۱۰ آبان خبر داد و گفت: "پس از اتمام صدور کارت هوشمند ملی در استان قم از سال آينده عمليات صدور کارت برای ۶۲ ميليون ايرانی در سراسر کشور به مرور آغاز می‌شود."

کارت هوشمند ملی تمامی مشخصات شخصی فرد، ويژگی‌های مختلف بيومتريکی و اثر انگشت را ثبت می‌کند.

بيومتريک که با عنوان "زيست‌سنج" معرفی می‌شود سيستم تشخيص الگو است که يک شخص را بر اساس بردار ويژگی‌های خاص، فيزيولوژيک خاص، يا رفتاری که دارد بازشناسی می‌کند. بردار ويژگی‌ها پس از استخراج به‌طور معمول در پايگاه داده ذخيره می‌شود.

شناسايی افراد از روی اثر انگشت، اطلاعات چاپی و اطلاعات تراشه (مدار مجتمع الکترونيک نصب‌شده در کارت) صورت می‌گيرد.

سازمان ثبت احوال ايران در تارنمای خود از کارت هوشمند ملی به‌عنوان "مقدمه‌ای برای ورود به جامعه اطلاعاتی" ياد کرده و آورده است: "سازمان ثبت احوال کشور به‌عنوان مرجع امور هويتی کشور، در نظر دارد تا طی يک طرح برنامه‌ريزی شده، کارت‌های ملی هوشمند را جايگزين کارت‌های ملی فعلی کند. علاوه بر کاربردهای قبلی کارت ملی، کارت‌های جديد به‌عنوان کليد ورود به دولت الکترونيک و حرکت به سمت جامعه اطلاعاتی، اين فرصت را فراهم می‌کنند تا افراد به شيوه‌ای امن وارد فضای ديجيتالی شوند."

به‌گفته محمدابراهيم طريقت بر اساس برنامه پنجم توسعه سازمان ثبت احوال بايد برای تمامی افراد بالای ۱۵ سال کارت هوشمند ملی صادر کند که اين امر نيز طی پنج سال آينده محقق خواهد شد.

يکی از نمونه‌های کارت هوشمند، کارت شناسايی اداره مهاجرت سنگاپور برای افرادی که به‌طور منظم به اين کشور رفت‌وآمد می‌کنند است. اين کارت‌ها نيز با اثر انگشت کار می‌کنند، اما تنها منحصر به استفاده افرادی می‌شود که به اين کشور وارد و يا از آن خارج می‌شوند.

کارت شناسايی شخصی در آلمان نيز اين امکان را به افراد می‌دهد تا به ميل خود داده‌های آن را به‌منظور انجام کارهای اداری در اينترنت منتقل کنند.

اما به‌گفته قائم‌مقام مجری طرح کارت هوشمند ملی در ايران، کاربرد اين کارت‌ها در اين کشور به‌مراتب گسترده‌تر است.

کارت‌های جديد هوشمند در ايران افزون بر استفاده در ورود و خروج از اين کشور، در کارهای تجاری بر روی اينترنت، استفاده مقامات بر اينترنت، در برنامه‌های سلامت الکترونيک و توزيع کالاهای يارانه‌ای از قبيل بنزين، نيز کاربرد خواهد داشت و ايرانيان مجبور به شناسايی الکترونيکی خود خواهند بود.

به‌نوشته خبرگزاری جمهوری اسلامی ايران (ايرنا) اين کارت هوشمند "همچون يک کليد" امکان ورود به دنيای ديجيتالی را برای شهروندان فراهم می‌کند.

اشپيگل آنلاين نوشته است حکومت ايران همواره اعلام کرده که در صدد ايجاد "اينترنت حلال" است تا تنها اجازه دسترسی به سايت‌های منطبق بر قوانين اسلامی ايران به مردم داده شود.

روزنامه بريتانيايی گاردين نيز در پايان ماه سپتامبر گذشته گزارش داد پژوهشگران دانشگاه پنسيلوانيا با نسخه‌ای از اين "اينترنت حلال" مواجه شده‌اند.

چنانچه حکومت ايران بتواند "اينترنت حلال" را راه‌اندازی کند می‌تواند از شهروندان خود بخواهد برای هر بار وارد شدن به اينترنت خود را با کارت شناسايی هوشمند جديد ثبت کنند.

حکومت ايران هم‌اکنون سايت‌های شبکه اجتماعی فيس‌بوک و توئيتر را فيلتر کرده است و از حدود يک سال پيش کافی‌نت‌ها به دستور حکومت مجبور شده‌اند به‌مدت شش ماه نام، نشانی، شماره تلفن کاربران اينترنت و اطلاعات در مورد سايت‌های رجوع شده را نگه‌داری کنند

۱۳۹۱ دی ۱۷, یکشنبه

هفت مسیحی بازداشت شده در بازداشتگاه صد شیراز


کوروش لاهوتی ،سخنگوی کلیسای ایران در خصوص آخرین وضعیت بازداشت شدگان کلیسای شیراز را تشریح کرد. کلیسای ایران که از قدیمی ترین و فعال ترین کلیساهای خانگی ایران است نزدیک به بیست سال در ایران فعالیت می کند،آقای یوسف ندرخانی نیز که چندی پیش حکم آزادی خود را بعد از تحمل سه سال زندان دریافت کرد ،از اعضای شناخته شده این کلیسا می باشد. در خصوص علت بازداشت مسیحیان و تعداد بازداشتگان می توانید توضیح دهید؟ متاسفانه روز جمعه ،22 مهر ساعت شش عصر مامورین اطلاعات شیراز با ورود به یکی از جلسات کلیسای ایران در شهر شیراز هفت تن از مسیحیان به نامهای محمد روغنگیر ،سروش سرایی،اسکندر رضایی،بیژن حقیقی،مهدی عمرونی،شاهین لاهوتی و خانم رکسانا فروغی را بازداشت نمودند. در خصوص علت این بازداشتها ،عدم آزادی اقلیت های مذهبی ،مخصوصا نوکیشان مسیحی و ممنوعیت برگزاری مراسم از جمله دلایلی بوده است که باعث بازداشت این افراد شده است. آیا از سرنوشت این افراد اطلاعاتی در دست دارید؟و آیا تماسی با خانواده خود داشته اند؟ طبق آخرین اطلاع ،این افراد بعد از بازداشت در پلاک صد شیراز نگهداری شده اند و تاکنون هیچ تماسی با خانواده های خود نداشته اند. اخیرا یکی از مسیحیان کلیسای ایران به نام آقای ندرخانی آزاد شد ،با توجه به این اقدام ،آغاز دوباره برخورد با مسیحیان به نظرتان چیست؟ بدون شک آزادی کشیش یوسف ندرخانی به علت فشارهای بین المللی انجام شده است ،دولت جمهوری اسلامی تحت هیچ شرایط حاضر به سازش و یا پذیرفتن اقلیت های مذهبی و فعالیت آنها در کشور ایران مطابق با قانون اساسی نیست ،این عدم پذیرش بطور خاص در مورد اعضای کلیسای ایران کاملن مشهود است ،چون اقلیتها مذهبی در تعریف حکومت ایران جز اقلیت های قومی محسوب می گردند و هرگز دولت ایران نخواهد پذیرفت که از نژاد ایران اقلیت های مذهبی شکل گرفته و در کشور فعالیت کنند .بطور نمونه احکام جدیدی که برای چند تن از اعضای کلیسای ایران در رشت که تحت نظارت کشیش یوسف ندرخانی می باشند و همرمان با دستگیری ایشان در سال 85 و 88 برای این افراد تشکیل پرونده شده است ،ثابت می کند که دولت ایران حاضر به پذیرش اعضا کلیسای ایران بعنوان شهروندان مسیحی نیست.هرچند که کلیسای ایران با آزادی کشیش یوسف ندرخانی به این قضیه خوشبینانه نگاه می کرد ولی با اتفاق امروز در شیراز و با احکامی که چند روز گذشته صادر گردید ،این نگاه خوشبینانه منتفی است.

تائید حکم اعدام دو زندانی سیاسی کُرد: لقمان و زانیار مرادی




منابع حقوق بشر محلی به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفتند که دو زندانی سیاسی کُرد به نامهای لقمان و زانیار مرادی که پیشتر از سوی شعبه ۱۵ انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی صلواتی به اتهام محاربه و قتل فرزند امام جمعه شهر مریوان به اعدام در ملاعام محکوم شده بودند، در طی روزهای گذشته به صورت شفاهی از سوی مسئولین زندان رجایی شهر کرج به آنها اعلام شده است که حکم آنها در دیوان عالی کشور تائید شده است.
منبع یاد شده به کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران گفت: « هفته گذشته مسئولین زندانی رجایی شهر کرج به صورت شفاهی به این دو زندانی سیاسی کُرد اعلام کرده‌اند که حکم آنان در دیوان عالی کشور تائید شده است. لقمان مرادی در طی چند روز گذشته طی تماس کوتاه با خانواده ضمن تائید این خبر اعلام کرده است که از شنیدن این خبر شوکه شده است و با توجه به اینکه به صورت کتبی ابلاغ حکم صورت نپذیرفته است امیدوار است که تنها جنبه رعب و وحشت داشته باشد.»
وی افزود که وکیل این دو زندانی سیاسی نیز از اعلام چنین خبری ابراز تعجب کرده و به خانواده‌ این زندانیان اعلام کرده که به صورت رسمی موضوع تائید حکم به وی ابلاغ نشده است و وی طی روزهای هفته آینده برای پیگیری وضعیت رسیدگی به پروند در دیوان عالی کشور به تهران سفر خواهد کرد.
زانیار و لقمان مرادی در مورخه ۱۱ مردادماه توسط نیروهای امنیتی در شهر مریوان بازداشت و به مدت ۹ ماه در بازداشتگاه ستاد خبری اداره اطلاعات شهر سنندج برای اخذ اعترافات ساختگی تحت فشار و شکنجه شدید روحمی و جسمی قرار گرفته‌اند. این دو زندان بعدا نزدیک به ۶ ماه به زندان مرکزی سنندج منتقل می‌شوند و از آنجا هم به بند ۲۰۹ منتقل می‌شوند.
نهایتا این دو زندانی سیاسی در تاریخ ۱ دی‌ماه سال ۸۹ در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی صلواتی و با حضور امام جمعه مریوان جلسه دادگاه برگزار شد و این دو زندانی سیاسی به اتهام محاریه و قتل فرزند امام جمعه مریوان به اعدام در ملاعام محکوم می‌شوند. دی‌ماه این دو زندانی سیاسی از بند ۲۰۹ زندانی اوین به زندان رجایی شهر کرج منتقل می‌شوند.
این دو زندانی سیاسی در زندان با نوشتن رنج‌نامه از شکنجه‌ی دوران بازداشت برای اخذ اعترافات ساختگی پرده برداشته‌اند. (منبع)

با اعتراض این دو متهم به حکم صادرە در تاریخ ۱۲/۱۱/۸۹ پروند جهت تجدید نظر خواهی به دیوان عالی کشور ارسال شده بود.

۱۳۹۱ دی ۱۶, شنبه

وضعیت ایران در سال 2013


از یک نظرگاه عمومی سال 2013 سال بحران است اما نه بحران تصمیم های بزرگ که بحران بی تصمیمی های بزرگ. معنای این سخن این است که سال 2013 سال بن بست است و احتمال های مختلف برای شکستن بن بست. احتمال هایی که خود در بحران اند و بحران زا. تلاش می کنم جوانب این بحران را اندکی بشکافم.
وضعیت سیاسی در ایران با موقعیتی روبرو ست که می شود گفت بالاخره سر آقایان به سنگ خورده است. یعنی خودشان هم فهمیده اند که خورده است. دنیای سیاست ایرانی در چند دهه گذشته توهم در توهم بوده است و اوج این دن کیشوت بازی و بلکه آخرالزمان آن همین سالهای دولت مهدوی احمدی نژادی بوده است. یعنی دولتی که جلوه اعلای ایده های خامنه ای بود. شیشه عمر این ایده ها چنان نقش بر سنگ شده است که صدای شکستن اش به گوش کران هم رسیده است.
به عبارت دیگر، حباب بزرگترین ایده قدرتمندترین مرد سیاست ایران ترکیده است. گلی که می پنداشتند گرفته اند پوچ شده است. از درون آن یک باجگیر سیاسی به نام احمدی نژاد رخ نموده که زهر خود را هنوز کامل نریخته است.
یک نیم نگاه به اردوی اصولگرایان نشان می دهد که این اردو وضع اش آنقدر آشفته است که گویی فرمانده لشکرش کشته شده باشد. و آنچه برای آیت الله سید علی خامنه ای پیش آمده چیزی کمتر از مرگ سیاسی نیست. دست اردوی اصولگرا خالی ست. چه در طیف دولتی اش یا ضددولتی اش یا این و آن شخصان امیدوار که فکر می کنند یکی از آن 40 تنی هستند که ممکن است از میان آنها رئیس جمهور آینده انتخاب شود.
وضعیت در اردوی اپوزیسیون هم بهتر نیست. ایده های رهبران سبز اگر نمرده باشد دست کم به فریزر سیاست سپرده شده است. مطلقا هیچکس نیست که ایده های سبز را پیش ببرد. سبز راه حلی برای یک بحران سیاسی در درون نظام بوده است و آن بحران به دلیل حل نشدن به بحران بزرگتری که در بالا وصف اش آمد تبدیل شده است. بعید است که ایده های سبز در برابر بحران کنونی حرف تازه ای داشته باشد.
اصلا اینطور بگویم: حرف تازه  آنقدر مهم نیست الان. ایمان تازه مهم است. این ایمان از دست رفته است.
کمی توضیح دهم: زمانی بود که انقلابیگری مارکسیستی جوانان و مردم را گرم می داشت و پیش می برد. ادبیات خود را داشت و قهرمانان خود و سنت های سیاسی خود را. مکتبی بود موثر در امور سیاست ایران چنانکه در جهان. زمانی بود که ناسیونالیسم دلها را زنده می داشت و به مهر وطن گرم می کرد و سختی ها را آسان می کرد و آینده را پرنور می ساخت. ناسیونالیسم منطقی داشت که چند نسل شیفته آن بودند. درست مثل مارکسیسم.
امروز از مارکسیسم چیزی بیشتر از آتشی ز کاروان باقی نمانده است. ناسیونالیسم هم یا اوراق شده است یا به افراط افتاده است. هیچکدام در وضعی نیستند که دلی را گرم کنند و سری را پرشور سازند. وضع اسلام سیاسی هم که زمانی شریعتی را رهبر جوانان پرشور وطن ساخته بود ناگفته پیدا ست.
پس دوباره نگاه کنیم: وضعیت در هر دو سوی بحران سیاسی ایران در بن بست است. ایمان ها از دست رفته است. سخن ها سردی گرفته. ایده ها زمین خورده است.
از این وضعیت چه حاصل خواهد شد؟ انتخابات در پیش است. پیچ سیاسی بزرگی در راه است. اما اندیشه و ایده بزرگ و فراگیر و دلگرم کننده ای در افق دیده نمی شود. سال شگفتی در پیش داریم. آیا ایمان تازه ای متولد می شود؟ یا فریب تازه ای ممکن است؟ یا به سوی جنگی ویرانگر می رویم؟ آیا راه حلی از درون پیدا خواهد شد یا تغییر معادلات منطقه ای سرنوشت ما را تعیین خواهد کرد؟
چه کسی تصمیم خواهد گرفت؟ چه کسی توان تصمیم گیری دارد؟ چه کسی قادر است بر این همه زخم مرهم بگذارد؟ این لشکر به خون فتاده از جا برخواهد خاست؟ ایده های شکست خورده بش خورده باز می گردند؟
حتی اگر ایمان از دست رفته بخواهد ترمیم شود زمان از سر سال 2013 سر خواهد رفت

۱۳۹۱ دی ۱۲, سه‌شنبه

احمدی نژاد : به برخي نهادهاي حکومتي نمي توان گفت بالاي چشم شما ابروست



به برخي نهادهاي حکومتي نمي توان گفت بالاي چشم شما ابروست

آقای احمدی نژاد کدام یکی را میگی ؟ بیت رهبری؟ یا مجلس شورای اسلامی ؟


احمدي نژاد در همايش اصل 44:

به برخي نهادهاي حکومتي نمي توان گفت بالاي چشم شما ابروست

خبرگزاري موج - رييس جمهور با انتقاد از اقدامات برخي نهادهاي حكومتي گفت: دولت بنگاه ها، بانك ها را واگذار مي كند اما از طرف ديگر برخي نهادهاي حكومتي براي خود بانك تاسيس مي كنند واقعا خنده دار و نقض قانون است، حتي نمي توانيم به اين نهادهاي حكومتي بگوييم بالاي چشم شما ابروست.

به گزارش خبرنگار خبرگزاري موج، محمود احمدي ن‍ژاد رئيس جمهوري در همايش ابعاد اجرايي اصل سياست اصل 44 قانون اساسي ضمن بيان اينكه، قانون اصل 44 از مهم ترين و اساسي ترين قوانين موجود كشور است، گفت: يادمان نمي رود، پيش از اين يك بنگاه زيان ده كه مي خواست واگذار شود، صدها گزارش تهيه مي شد كه واگذاري اين بنگاه به ضرر است اما اكنون شاهديم كه بنگاه هاي بسياري در صف واگذاري هستند.
وي افزود: تنها كساني كه مي توانند ظرفيت هاي اقتصادي را فعال كنند، مردم هستند و لازم فعال شدن همه مردم عدالت است.
احمدي ن‍ژاد تصريح كرد: بايد كاري كنيم كه همه مردم فرصت فعاليت سازنده اقتصادي را پيدا كنند.
وي در ادامه ضمن بيان اين نكته كه دست اندركاران اقتصادي كشور بايد برداشت واحدي از قانون داشته باشند، گفت: عملا سه سال است كه از اجراي سياست هاي اصل 44 قانون اساسي مي گذرد، اما متاسفانه نگاه واحدي وجود ندارد.
رئيس جمهور گفت: دسته اي از تصميم گيرندگان انتظار دارند كه نتايج 70 ساله در عرض سه سال بدست بيايد چطور ممكن است مردمي كه 250 سال خارج از گود بودند و بعد از انقلاب هم از عرصه اقتصادي حذف شدند، يك باره بتوانند امور را بدست گيرند. بايد حوصله كنيم و انتظار ده سال بعد را هم اكنون نداشته باشيم.
وي بر ثبات در مقررات و قوانين موجود كشور تاكيد كرد و گفت: 4 سال است كه سياست هاي اصل 44 قانون اساسي تصويب شده اما همين قانون در اين چهار سال 4 بار اصلاح شده، مگر نه اين است كه اصلاح به معناي بهتر شدن است اما معلوم نيست كه بهتر شده باشد!
وي تصريح كرد: نبايد قانون را مرتبا عوض كنيم چرا كه قوانين كشور بايد ثبات داشته باشند.
وي ضمن بيان اين نكته كه هر امر اجرايي نياز به تمركز مديريت دارد، گفت: اقتصاد كشور جز پيچيده ترين امورات است و عوامل موثر در آن بي شمار است و به همين دليل بايد تمركز كافي براي مديريت وجود داشته باشد. اما متاسفانه به نام نظارت در امور اجرايي دخالت مي كنند.
وي افزود: همزمان از چندين جا تصميم گيري مي شود صرف نظر از اينكه چه كسي مدير است.
رئيس جمهور ضمن بيان اينكه، اقتصاد كشور در دست 300، 400 نفر است كه اقتصاد به منافع آنها تبديل شده است، گفت: اين عده تريبون در دست دارند و تا دولت دست به اقدامي مي زند عنوان مي كنند كه اي واي اقتصاد كشور به هم خورد.
وي بر توانمند سازي مردم تاكيد كرد و افزود: با يك برنامه جامع بايد فرصتها را در اختيار مردم بگذاريم و بايد اجازه اظهار نظر مردم را در تصميمات اقتصادي داد.
احمدي نژاد به اختلاف نظر هاي موجود برخي گروه ها اشاره كرد و گفت: يك بار نشد كه يكي از گروه ها در جريان اين گونه اختلافات بگويد ببينيم نظر مردم چيست.
وي در ادامه اعلام كرد كه بسياري از قوانين از جمله قوانين منابع طبيعي، معدن و زمين نياز به تجديد نظر دارد چرا كه اين قوانين منجر به انحصار شده است.
رئيس جمهور اظهار داشت: قوانين بانكي كشور نيز منجر به احتكار پول در دست عده اي خاص شده است.
وي در مورد واگذاري برخي از بنگاه هاي اقتصادي به مردم نيز گفت: مگر مي شود كه بنگاهي با 20 ميليارد گردش مالي را به كسي واگذار كرد كه بنگاه 2 ميلياردي را هم اداره نكرده است.
وي افزود: بعيد مي دانم جز يكي از كشورهاي اروپايي كه البته توانمندي مردم و اقتصاد آن كشور بالا بود، مابقي كشورها در بخش خصوصي سازي بلافاصله امور را به مردم منتقل كرده باشند.
احمدي ن‍ژاد در ادامه از اقدامات برخي نهادهاي حكومتي نيز انتقاد كرد و گفت: از اين طرف ما بنگاه ها، بانكها را واگذار مي كنيم اما از طرف ديگر برخي نهادهاي حكومتي براي خود بانك تاسيس مي كنند واقعا خنده دار است... اين نقض قانون است.
وي ادامه داد: دولت حتي نمي تواند به اين نهادهاي حكومتي بگويد بالاي چشم شما ابروست.
رئيس جمهور از اقدامات اخير برخي گروه ها انتقاد كرد و گفت: برخي اقدامات و خودخواهي ها و اينكه مثلا چه كسي در انتخابات راي مي آورد، در تراز ملت ايران نيست. به هر ترتيب اداره كشور ملاحظاتي دارد.
وي در پايان گفت: به اقتصاد ايران خوش بين هستم و مطمئن هستم از چالش هاي موجود عبور خواهيم كرد.